سه شنبه ۰۴ اردیبهشت ۰۳

ثبت شركت، رتبه بندي شركت، ثبت برند، ثبت تغييرات شركت

ثبت شركت دانش بنيان در پارك علم و فناوري چه مزايائي دارد؟

۱۹ بازديد

 

پارك هاي علم و فناوري بستر بسيار عالي براي شركت هاي دانش بنيان هستند و ثبت شركت در آنها باعث رشد بسيار سريع اين شركت ها به عنوان مشتريان خود ميشوند.در دنيا اين شركت ها به عنوان حلقه واسط بين دانشگاه و صنعت شناخته ميشوند. 

ثبت شركت دانش بنيان در پارك علم و فناوري چه مزايائي دارد؟

ابتدا بايد دانست پارك علم و فناوري چگونه؟

پارك علم و فناوري به صورت خلاصه واحدي است كه با مؤسسات آموزشي و پژوهشي در ارتباط است. زيرساخت‌ها و خدمات پشتيباني، خصوصاً مستغلات و فضاهاي اداري را براي واحدهاي تجاري فراهم مي‌نمايد. و وظيفه انتقال فناوري را بر عهده دارد. همچنين وظيفه توسعه فناوري را نيز بر عهده دارد.

پس ثبت شركت در چنين مكاني مزاياي بسيار زيادي خواهد داشت. كه در ادامه به گوشه اي از آنها اشاره خواهد شد.

خدمات پارك‌هاي علم و فناوري براي شركت هاي دانش بنيان

شركت هاي پژوهشي، فناوري و مهندسي مستقر در پارك هاي علم و فناوري به استناد ماده (9) قانون حمايت از شركت ها و مؤسسات دانش‌بنيان و تجاري‌سازي نوآوري ها و اختراعات، مي‌توانند از مزاياي قانوني مناطق آزاد در خصوص روابط كار، معافيت‌هاي مالياتي و عوارض سرمايه‌گذاري خارجي و مبادلات مالي بين‌المللي و موارد ذيل برخوردار گردند:
 تسهيل ارتباط با موسسات تحقيقاتي و مطالعاتي دانشگاه
 استفاده از امكانات و زيرساخت هاي مشترك و كاهش هزينه ها
 بهره برداري از ارتباطات ايجاد شده با سازمان هاي داخلي و خارجي
 تسهيل ارتباط با نيرو هاي متخصص و جوان دانشگاهي و تامين نيروي كار
 صرفه جويي اقتصادي و كاستن از هزينه هاي شركت از قبيل زمين، ساختمان، دسترسي به اينترنت پرسرعت، غذا خوري، سالن كنفرانس، اتاق جلسات با كيفيت بالا و ...
 قرار داشتن در يك مجتمع تحقيقاتي و فناوري و استفاده از مزاياي هم جواري واحد هاي فناوري با يكديگر
 امكان فراهم كردن خدمات رفاهي بيشتر براي كاركنان مخصوصا متخصصين شركت كه درگير فعاليت هاي فكري بوده و نياز به فضا هاي با آرامش، پرنشاط و مناسب هستند.
 امكان استفاده از سمينار ها و كارگاه هاي آموزشي كه در محل پارك برگزار مي شود.
 پيدا كردن يك وجهه بين المللي و اعتباري جديد در قالب حضور در پارك علم و فناوري جهت توسعه بازار
 امكان گرفتن پروژه هاي بزرگ و خرد كردن آن بين شركت هاي مختلف همكار در پارك و انكوباتور و مديريت بهتر اين گونه پروژه ها
 پشتيباني دولت و دستگاه هاي متولي از شركت ها جهت توسعه فعاليت هاي خود.

ثبت شركت دانش بنيان در پارك علم و فناوري چه مزايائي دارد؟

شرايط عمومي پذيرش

از آنجا كه مأموريت ذاتي يك پارك علم و فناوري، كمك به توسعه كسب‌وكارها از طريق نوآوري و تجاري‌سازي فناوري است، تيم‌ها، شركت‌ها و مؤسساتي مي‌توانند از خدمات پارك استفاده كنند كه در حوزه‌هاي زير فعال باشند:

فناوري­ هاي نوين و صنايع فناوري‌هاي پيشرفته (High-Tech)

تجاري‌سازي نتايج پژوهش‌ها و دستاوردهاي فناورانه

ايجاد و توسعه كسب‌و‌كارهاي فناورانه و نوپا

خدمات تجاري‌سازي و پشتيباني جهت رشد و توسعه واحدهاي فناور

ثبت شركت دانش بنيان در پارك علم و فناوري چه مزايائي دارد؟

انواع مخاطبان پارك و شرايط پذيرش آنها

با توجه به شرايط عمومي مخاطبين، آنها را مي‌توان به پنج دسته زير دسته‌بندي كرد:

۱- استارت‌آپ‌ها (تيم‌هاي كارآفريني دانشجويي)

۲- شركت‌هاي نوپا (واحدهاي فناوري دوره رشد)

۳- شركت‌هاي رشديافته

۴- دفاتر نوآوري و فناوري صنايع

۵- تأمين كنندگان خدمات

اگر شرايط ثبت شركت دانش بنيان را داريد و يا بدنبال ثبت برند خود هستيد همين حالا با ما تماس بگيريد.

ثبت برند، ثبت شركت ، رتبه بندي و اخذ گريد در تهران 54071-021 | 09127152571 | 09126010223

انجمن بين المللي پاركهاي علمي

اساسنامه شركت تعاوني | نمونه اساسنامه شركت تعاوني مسكن

۱۵ بازديد

نمونه اساسنامه شركت تعاوني مسكن به صورت تيتر وار

 

بمنظور آشنايي شما عزيزان يك نمونه اساسنامه براي ثبت شركت تعاوني مسكن به صورت تيتر وار در ذيل آمده است.

مقدمه

بديهي است اولين مبحث مقدمه خواهد بود.كه تنها به معرفي مختصر شركت تعاوني و اشاره اي به تعهدات في مابين شركت و اعضا خواهد پرداخت . الاوه بر آن به چند اصل به عنوان هدف شركت اشاره خواهد شد.

كليات

به عنوان فصل اول كليات را بايد بيان كنيم كه از اسم آن مشخص است شامل اسم تعاوني به صورت كامل و مختصر ، اهداف تعاوني ، موضوع فعاليت ، حوزه عمليات ، ادرس محل دفتر تعاوني ، مدت تعاوني ، تبصره ها و ماده هاي قانوني و غيره خواهد بود . از ديگر قسمت هاي مهم كليات بحث تعمين مالي و مقدار سرمايه اوليه شركت خواهد بود.

مقررات مربوط به عضويت

فصل دوم مقررات مربوط به عضويت خواهد بود . كه به صورت معمول داراي دو بخش شرايط عمومي و اختصاصي است.

چند نمونه شرايط عمومي:

1-  تابعيت جمهوري اسلامي ايران.

2- عدم ممنوعيت قانوني و حجر.

3- عدم عضويت همزمان در تعاوني مشابه.

4- درخواست‌ كتبي‌ عضويت‌ و‌ تعهد رعايت مقررات اساسنامه و خريد حداقل................. سهم از سهام تعاوني.

اركان تعاوني

اركان تعاوني عبارت است از :

1- مجمع عمومي

2- هيئت مديره

3- بازرس/بازرسان

نمونه اساسنامه شركت تعاوني مسكن به صورت تيتروار

ضوابط مربوط به احداث و واگذاري واحد هاي مسكوني

معمولا اين فصل داراي بخش هاي زير خواهد بود.

بخش اول - كليات

تعاوني مكلف است برا ي هر يك از اعضا پرونده اي شامل موارد ذيل تشكيل و در دفتر تعاوني نگهداري نمايد

بخش دوم :تهيه زمين ، آماده سازي و ساخت

بخش سوم : رعايت مقررات و ضوابط فني ساخت

بخش چهارم : واگذاري

بخش پنجم : ساير موارد

مقررات مالي

مقررات مالي يكي ديگر از بخش هاي بسيار حساس و داراي بار قانوني سنگين خواهد بود كه براي جلوگيري از سوء استفاده سود جويان بايد توسط يك مشاور مالي خبره تنظيم شود.

تخلفات

تخلفات احتمالي بايد پيش بيني شود و براي اتمام حجت در اساس نامه لحاظ شود

حل اختلافات

در صورت بروز اختلاف بين تعاوني و اعضاي آن و يا بين تعاوني و ساير شركت هاي تعاوني با موضوع فعاليت مشابه, موضوع اختلاف براي داوري به اتحاديه مربوط و يا اتاق تعاون ارجاع خواهد شد و چنانچه بين تعاوني و اتحاديه ذي‌ربط آن, اختلافي بروز نمايد, موضوع اختلاف به اتاق تعاون مربوط جهت داوري ارجاع مي‌شود. در صورت بروز اختلافات بين تعاوني و ساير تعاوني‌هايي كه موضوع فعاليت آنها مشابه نباشد, اتاق تعاون مرجع داوري خواهد بود.

ساير مقررات

اگر قانوني را نتوان در فصل هاي بالا گنجاند بايد در اين فصل نوشته شود.

 

همانطور كه مشاهده كرديد تهيه يك اساس نامه براي ثبت شركت بايد توسط افراد متخصص تنظيم شود. پس زمان را از دست ندهيد و همين حالا با مشاورين خبره ما تماس بگيريد تا از مشاوره تخصصي و رايگان آنها بهره مند شويد.

ثبت برند، ثبت شركت ، رتبه بندي و اخذ گريد در تهران 54071-021 | 09127152571 | 09126010223

 

ثبت برند - از صفر تا صد مراحل ثبت برند

۱۲ بازديد

ثبت برند يكي از مهمترين و اصلي ترين مراحل افتتاح و راه اندازي يك شركت، موسسه و يا توليد يك محصول با برند ويژه و منحصر به فرد مي باشد. ثبت برند به دو صورت، حضوري و مراجعه به اداره ثبت علائم تجاري و غيرحضوري با مراجعه به سايت هاي اينترنتي اين اداره انجام گرفته و داراي شرايط و مراحل مخصوص به خود بوده و احتياج به ارائه اسناد و مدارك معتبر و قانوني خواهد داشت. در اين مقاله به بررسي نحوه ثبت برند به هر دو شكل پرداخته و قوانين ثبت برند و مقرراتي را كه براي اين كار وجود دارد، به متقاضيان خواهيم آموخت.

ثبت برند - ثبت يكتا

آشنايي با ثبت برند

برند به علامت تجاري و تعريف كننده هر شركت، محصول، كارخانه و يا موسسه اطلاق مي گردد. برند، يك نشان تخصصي و ويژه براي هر شركت بوده و معرف اصلي آن به شمار مي آيد. ثبت و شناساندن برند از اركان اصلي بدست آوردن و صاحب شدن آن بوده و بدون اين اقدام، نمي توان هيچ ادعايي مبني بر مالكيت برند داشت. زمان تخمين زده شده به منظور ثبت برند شركت، حدودا يك تا دو ماه زمان نياز داشته و هر برند ثبت شده اي تا 10 سال معتبر باقي خواهد ماند. زمان مناسب به منظور تمديد ثبت برند، شش ماه پس از منقضي شدن آن بوده و شرايط خاص خود را خواهد داشت. بايد توجه داشت برند مورد نظر شما، حتما بايد نوين بوده و هيچگونه شباهت و كپي برداري در آن وجود نداشته باشد، در صورت وجود هرگونه كپي برداري، ثبت برند كاملا مختل شده و از بين خواهد رفت. برندهاي مورد نظر مي توانند به شكل فارسي، انگليسي، اشكال و يا تركيبي از تمام موارد باشند.

مزاياي ثبت برند چيست؟

برند در معرفي و شناساندن محصول، شركت و خدمات شما تاثير غير قابل چشم پوشي داشته و ثبت برند مي تواند نشان دهنده شخصيت و اهداف بلند مدت صاحبين و مالكين برند باشد.

علامت تجاري يك معرف اختصاري و رسمي شركت به حساب مي آيد و موجب اعطاي نمايندگي به شركت ها مي شود.

برند هر چيزي، متعلق به خود محصول و يا شركت بوده و خدمات ناشي از شركت را به قلم تصوير مي كشاند.

ثبت برند كمك فراواني به شناخته شدن و مطرح شدن محصول و كالاي شما كرده و يك عنوان مطرح كننده به شمار مي آيد.

انتخاب برند مي تواند به بازاريابي آسان و موفق كمك نموده و كمك اقتصادي فراواني به هزينه هاي صرف شده در زمينه تبليغات و بازاريابي داشته باشد.

ثبت برند، امكان واگذاري نمايندگي محصول، شركت و موسسات را به راحتي فراهم آورده و منجر به معرفي برند شما در ميان رقبا خواهد شد.

انتخاب برند در جذب مشتري و طرفداران كالا، تاثير بسيار زيادي داشته و معرف مشخصات كالا، شركت و محصول مورد نظر شما خواهد بود.

ثبت برند - ثبت يكتا

موارد مهم در انتخاب نام برند موفق

انتخاب يك عنوان مناسب به منظور ثبت آسان، ماندگاري و موفقيت آن، بسيار مهم بوده و نياز به توجه و اهميت بيشتر به برخي از عوامل خواهد داشت.

  • در انتخاب برند كاملا خلاقانه عمل نماييد. به منظور داشتن يك برند مناسب و قدرت تثبيت آن، توصيه مي شود از تكرار و كليشه ها پرهيز نماييد. ايده هاي جذاب و خلاق همواره مورد توجه بوده و كمك بسيار زيادي به سرعت تثبيت آن خواهد نمود.
  • اصول اخلاقي و اسلامي را مراعات نماييد. ثبت برند هايي با اسامي، عناوين و اشكال غير اسلامي و اخلاقي تقريبا غير ممكن بوده و احتياج به تجديد نظر مجدد خواهد داشت.
  • از انتخاب اسامي، لوگو و برندهاي غير معمول و غير قابل درك پرهيز نموده و از اسامي قابل فهم و معتبر استفاده نماييد.
  • تجربه نشان داده است اسامي تركيبي و چند كلمه اي، انتخاب مناسب تري به منظور برند و لوگو بوده و تاثير زيادي در موفقيت ثبت برند خواهد داشت.
  • در انتخاب نام برند به شكل تركيبي با كلمات فارسي، انگليسي و اشكال، هيچ محدوديتي وجود نداشته و انتخابي نوين به شمار مي آيد.
  • برند انتخاب شده بايد آسان و معقول بوده و احتمال خطا در تلفظ آن، بسيار پايين باشد.
  • نام برند بايد گيرا و توصيف كننده محصول، شركت و يا موسسه مورد نظر باشد.
  • خلاقيت و نوآوري در انتخاب برند از فاكتورهاي اصلي و كمك كننده به تثبيت آسان تر برند مي باشد.

مشاوره در زمينه ثبت برند و نام تجاري

انجام مشاوره و راهنمايي در زمينه انتخاب، تثبيت و مراحل انجام آن، بسيار مهم بوده و مي تواند به انتخاب صحيح و سپري شدن مناسب و بدون دردسر ثبت برند كمك بسيار زيادي نمايد. كمك گرفتن از شركت هاي مختلف در اين زمينه مي تواند به شما كمك بسيار زيادي نموده و دغدغه هاي اين كار را مرتفع نمايد.

انتخاب قطعي و نهايي برند

در موارد بسيار زيادي مشاهده شده است كه شخص متقاضي، چندين مدت پس از ثبت برند، از نام و نشان برند خود پشيمان شده و در صدد تغيير نام و نشان تجاري برند خود برآمده است. توصيه مي شود پيش از هر اقدامي به منظور ثبت سند، حتما از نام و عنوان برند خود اطمينان حاصل كرده و بدون كوچكترين شك و شبهه اي به دنبال تثبيت آن باشيد. تعويض مجدد نام برند، احتياج به انجام امور اداري داشته و مستلزم پرداخت هزينه هاي اضافي خواهد بود. بنابراين بهتر است قبل از انتخاب نام برند، براي استعلام برند هاي ثبت شده در ايران اقدام كنيد. همچنين مي توانيد به منظور پيشگيري از چنين اتفاقي، با مشاورين معتبر در اين زمينه مشورت نموده و يك برند مناسب و دائمي انتخاب نماييد.

ثبت برند - ثبت يكتا

مراحل ثبت برند - آموزش گام به گام ثبت برند

برند يا همان نشان تجاري، نشان تجاري و معرف شركت و محصول شما بوده و تا پيش از ثبت برند، هيچ اعتبار قانوني نداشته و براي تثبيت كننده هيچ سند مالكيتي نخواهد داشت. ثبت برند در اداره اسناد و املاك كشور انجام گرفته و احتياج به سپري شدن مراحل قانوني و معتبر خواهد داشت. ثبت برند در كسب اعتماد دو طرفه مابين طرفين معامله تاثير بسيار زيادي داشته و مي تواند به عقد قرارداد با اعتماد و آسودگي خاطر بيشتر، كمك نمايد. از طرف ديگر مي توان گفت، ثبت برند به افزايش سرمايه و پول سازي شركت، محصول و كالا، كمك شايان ذكري نموده و مي تواند در بازاريابي موثر اين محصول، نقش بسيار مهمي داشته باشند. برند و ثبت آن به مشتري يابي و ارتباط با مشتري كمك بسيار زيادي نموده و شما را در شناخته شدن و مطرح شدن محصولتان كمك خواهد نمود.

نخستين راه ثبت برند، مراجعه مستقيم به اداره ثبت علائم تجاري و ارائه مدارك مورد نياز در اين زمينه مي باشد. دومين راه ثبت برند، مراجعه به سايت استعلام ثبت برند و سامانه ثبت برند و علائم تجاري مي باشد.

مراحل ثبت برند به شكل حضوري

در رابطه با ثبت برند به اين روش، بايد متقاضي به اداره ثبت علائم تجاري مراجعه نموده و با ارائه اظهارنامه ثبت نامي، منتظر ثبت اين اظهارنامه بمانيد. اظهارنامه شما تحويل داده شده و كارشناسان جهت بررسي ثبت و يا رد شدن برند شما، اقدام خواهند نمود. يكي از وقت گير ترين مراحل ثبت برند، در اين مرحله بوده و در صورت ارائه مشاوره و كمك از افراد كارشناس در اين زمينه، مي توان در فرصت از دست رفته در اين مرحله پيشگيري نمود. بايد توجه داشت به ازاي هر يك مرحله عدم پذيرش برند شما، 15 تا 20 روز زمان اضافي براي ثبت مجدد نياز خواهد بود. علاوه بر بحث زمان، بحث هزينه نيز در اين رابطه بسيار مهم بوده و هر بار كه پذيرش ثبت برند شما با مشكل مواجه مي گردد، احتياج به پرداخت مجدد خواهد داشت.

مراحل ثبت برند اينترنتي (روش غيرحضوري)

در اين روش با توجه به شركت هاي ثبت كننده برند، به سامانه اينترنتي اين شركت ها مراجعه نموده و پس از انتخاب گزينه ثبت نام، مرحله به مرحله تمامي قسمت هاي فرم ثبت نام را پر نماييد. توصيه مي شود پيش از اقدام به ثبت برند به شكل اينترنتي، مدارك مورد نياز را اسكن نموده و پس از آماده سازي، آن ها را بارگزاري نماييد. پرداخت هزينه هاي مورد نياز به منظور ثبت اينترنتي برند، به شكل اينترنتي بوده و احتياج به داشتن رمز دوم اينترنتي كارت بانكي خواهد داشت. ثبت برند احتياج به گذر 30 تا 60 روز زمان كامل داشته و در صورت ثبت نهايي و قطعي برند، هيچگونه سوء استفاده و كار غير قانوني رخ نداده و به شكل رسمي برند به نام شخص متقاضي ثبت خواهد شد.

از مزاياي اين روش مي توان به سريعتر انجام شدن روند كار، عدم پرداخت هزينه رفت و آمد و تلف نشدن وقت اشاره كرد.

ثبت برند - ثبت يكتا

برندهاي بين المللي

ثبت برند به شكل بين المللي براي برندهاي مهم و بسيار معتبر، اهميت فراوان داشته و توسط وكلاي حرفه اي و خوب در ايران انجام مي گيرد. اين كار احتياج به پرداخت هزينه هاي بسيار زيادي داشته و وابسته به نوسانات قيمت ارز و دلار مي باشد. ثبت برندهاي بين المللي مانع از سوء استفاده هاي ساير برندها و محصولات شده و مي تواند توسط سيستم مادريد انجام گيرد. براي اين كار ابتدا برند شما در داخل كشور ثبت شده و سپس توسط وكلا در كشورهاي خارجي ثبت خواهد شد.

مدارك لازم جهت ثبت برند

مداركي كه براي ثبت برند شخص حقيقي و حقوقي موردنياز است عبارت است از:

  • شخص حقيقي: كپي از شناسنامه، كارت ملي، كارت بازرگاني، پروانه بهره برداري، جواز كسب
  • شخص حقوقي: كپي از شناسنامه، كارت ملي، كارت بازرگاني، پروانه بهره برداري، جواز كسب، آگهي درج شده در روزنامه رسمي، آخرين تغييرات شركت

كپي كارت بازرگاني يكي از مدارك لازم جهت تثبيت برندهايي با حروف انگليسي و لاتين مي باشد. بنابراين اگر برند با حروف فارسي است، نيازي به تحويل كارت بازرگاني نيست.

درصورت داشتن وكيل قانوني براي انجام مراحل ثبت برند، بايد مدارك او به عنوان نماينده قانوني نيز ارائه شود.

برندهاي تهيه شده در ابعاد ده در ده سانتي متر به تعداد 6 عدد ارائه شود. همچنين درصورت سه بعدي بودن علامت تجاري، بايد تصوير گرافيكي شش زاويه اي از آن تهيه و ارائه شود.

ثبت برند - ثبت يكتا

مدت زمان لازم براي ثبت برند

تاييديه سازمان ثبت اسناد و املاك ملي، به زمان احتياج داشته و اين مدت، مي تواند براي تقويت برند شما و تبليغات آن بسيار موثر و طلايي باشد. در اين مدت شما مي توانيد از روش هاي تبليغاتي مناسب و تاثيرگذار استفاده نموده و بتوانيد برند و نام تجاري خود را به جامعه هدف معرفي نماييد.

در ثبت سند به شكل اينترنتي، مرحله به مرحله پيش رفته و پس از پايان هر مرحله و فشردن دكمه ثبت، كد رهگيري مناسب را دريافت نموده و منتظر دريافت 2 نسخه از تاييديه ثبت برند باشيد. يكي از اين نسخه ها در روال كار اداري قرار گرفته و فرآيندهاي اداري و رسمي آغاز مي گردد.

برند سازي انواع مختلفي داشته و به روش هاي مختلفي انجام مي گيرد. برند سازي مشاركتي، برند سازي ديجيتالي، برند سازي كشوري و برند سازي شخصي از جمله انواع روش هاي برند سازي به شمار مي آيند.

هزينه ثبت برند چقدر است؟

پرداخت هزينه در خصوص تمامي امور، بسيار مهم و حائز اهميت بوده و از اصلي ترين دغدغه ها و مشكلات موجود در زمينه هاي كاري به شمار مي آيد. اطلاع از هزينه هاي ثبت در برند نيز اهميت بسيار زيادي داشته و به شرايط مختلفي وابسته مي باشد. هزينه هاي دريافتي در اين زمينه بسيار متفاوت بوده و به عوامل مختلفي وابسته مي باشد. توصيه مي شود جهت اطلاع از اين هزينه ها و نحوه دريافت آن ها با مشاورين شركت هاي خدماتي در اين زمينه مشورت نموده و پس از كسب اطلاعات كافي، اقدام نماييد.

اعتراض درباره ثبت برند

اعتراض از نحوه و مراحل ثبت برندهاي مختلف، همواره وجود داشته و از مشكلات اصلي در اين زمينه مي باشد. شخص متقاضي مي تواند در صورت وجود موارد زير، اعتراض نموده و درخواست رسيدگي مجدد براي ثبت برند نمايد.

  • ثبت اشتباه و غير اولي برند (اگر برند به نام شخص ديگري به جز متقاضي ثبت گردد)
  • اشتباه، تغيير و خطا در طراحي برند به طوري كه كاملا برند مورد نظر را عوض نموده و منجر به ايجاد خطاي ديد، برداشت ناصحيح و اشتباهات فاحش در مشتري و افراد عادي گردد.

در صورت اعتراض به نحوه ثبت برند، يك ماه زمان نياز بوده و مسئولين رسيدگي به اين اعتراض، به بررسي اين موضوع پرداخته و اگر اعتراضات حقوقي و صحيح باشند، رسيدگي شده و در غير اينصورت اعتراض رد خواهد شد. توجه داشته باشيد توصيه مي شود در انتخاب اسم برند، كاملا محتاط بوده و اصولي نگارشي را به خوبي رعايت فرماييد. اگر به دنبال اعتبار بيشتر هستيد، مي توانيد از نام و نام خانوادگي براي ثبت برند خود استفاده نموده و برند خود را بسيار منحصر به فرد و ويژه نماييد

مدارك رتبه 5 پيمانكاري چه مداركي است؟

۱۶ بازديد

مدارك رتبه 5 پيمانكاري چه مداركي است؟

همانطور كه قبلا هم ذكر كرديم و طبق قانون سازمان معاونت فني و عمران استانداري شركت ها را مي توان به دو گروه پيمانكار و مشاور تقسيم بندي كرد كه براي شركت هاي پيمانكاري بايد به كسب رتبه 1 تا 5 تلاش نمود كه 1 بالاترين رتبه و 5 پايين ترين رتبه مي باشد.هم چنين براي مشاور اين رتبه بندي بين 1 تا 3 مي باشد. ما در اينجا مدارك رتبه 5 پيمانكاري را ذكر خواهيم كرد. با ما همراه باشيد.

 معيار مهمي كه براي اخذ رتبه در شركت هاي پيمانكاري لازم است، تعداد نيروي فني و مهندسي در هيئت مديره شركت مي باشد. هم چنين براي ارتقا رتبه شركت هاي پيمانكاري به عنوان مثال براي ارتقا رتبه از 5 به 1 توسط نيروهاي فني و مهندسي با ارزيابي و بررسي كردن مبلغ ريالي پروژه هاي انجام شده در 15 سال اخير امكان مي پذيرد.

رشته هايي مانند صنعت و معدن، ابنيه و ساختمان، نفت و گاز ، آب و ... جزو شركت هاي پيمانكاري هستند. رتبه بندي شركت براي پيمانكاران براي بررسي توانايي شركت براساس سوابق كاري، توانايي مالي و تعداد نفرات مي باشد. محاسبه امتياز براساس سابقه اعضاي هيئت مديره و مدرك تحصيلي آن ها مي باشد. گريد بندي كه براساس ارزشيابي شركت صورت مي گيرد، پس از ثبت شركت پيمانكار مي تواند از نهاد رياست جمهوري براي اخذ آن اقدام كند.

حال شايد اين سوال پيش مي آيد كه مدارك رتبه 5 پيمانكاري چيست؟

مدارك رتبه 5 پيمانكاري - ثبت يكتا

مدارك رتبه 5 پيمانكاري

براي تنظيم و تهيه ي نامه درخواست گواهي نامه براي تعيين صلاحيت پيمانكاري نام شركت، شماره ثبت، كد اقتصادي، شناسه ملي، رشته و رتبه ها خطاب به رياست محترم انجمن صنفي پيمانكاران ذكر مي شود.

براي اين منظور ابتدا بايد كپي برابر اصل مدارك زير را تهيه كنيد:

  • كليه صفحات اساسنامه
  • صورت جلسه سهامداران
  • اظهارنامه و تقاضا نامه ي ثبت شركت
  • مدرك تحصيلي كليه ي افراد امتياز آور و مدير عامل
  • آگهي تاسيس و روزنامه ي هيئت مديره و كليه آگهي هاي روزنامه

براي موارد زير نيز بايد كپي برابر اصل كليه ي افراد امتيازآور و مديرعامل و سهامداران را تهيه كنيد:

  • صفحه اول شناسنامه و صفحه توضيحات شناسنامه
  • پشت و روي كارت ملي
  • پشت و روي كارت پايان خدمت

هم چنين افراد امتياز آور بايد گواهي كار از شركت هايي كه قبلا در آن فعاليت داشته اند، با ذكر تاريخ شروع و پايان و عنوان كار به عنوان مثال " كارشناس تاسيسات مكانيكي"  يا " كارشناس اجرايي ساختمان و ابنيه"، ارائه كنند.

براي تكميل فرم هاي 100 تا 500 ، اين فرم ها به شركت متقاضي ارسال مي گردد.

هم چنين بخوانيد:

مدارك لازم جهت اخذ رتبه 4 پيمانكاري – مدارك رتبه 1 تا 4 پيمانكاري

ليستي از مدارك لازم براي رتبه بندي شركت هاي پيمانكاري

فرق ماليات تكليفي و ماليات عملكرد

۱۱ بازديد

فرق ماليات تكليفي و ماليات عملكرد

فرق ماليات تكليفي و ماليات عملكرد

ماليات ابزار نيرومندي است كه با كاربرد صحيح آن ميتوان تحوالت اساسي در شئون مختلف زندگي اقتصادي و اجتماعي بهوجود آورد. در واقع پيشرفت اقتصادي كشورها وابستگي زيادي به برنامه مالياتي آنها دارد. درآمدهاي مالياتي مطمئنترين و سالمترين نوع درآمد براي دولتها به حساب ميآيد. از نگاه ديگر وصول ماليات ازطرف دولت و پرداخت آن از سوي مردم يك همياري و همكاري متقابل و مشترك را بهوجود آورده كه درتأمين هزينههاي عمومي و نيازهاي اجتماعي بسيار تأثيرگذار است. درآمدهاي مالياتي در راستاي تأمين هزينههاي دولت، شرايط نامطلوب اقتصادي جامعه را ً بهبود ميبخشد. سهم درآمدهاي مالياتي دولتها ازتوليد ناخالص داخلي كشورها معموال قابل توجه است. البته در اقتصاد ايران اين سهم رقم بسيار ناچيزي است. نبود فاصله ميان دولت و مردم مهمترين مسئله در پرداخت »بارغبت« ماليات است. زماني كه مردم بدانند عدم پرداخت ماليات در نهايت به زيان خود آنهاست و مانع از اجراي برنامههاي رفاهي دولت خواهد شد، پس ماليات را با رغبت پرداخت خواهند كرد. »ماليات يك نوع هزينه اجتماعي است كه افراد جامعه به تناسب استفاده از اين هزينه اجتماعي بايد آن را متقبل و پرداخت نمايند«. صاحبنظران اقتصاد و توسعه معتقدندكه مناسبترين نوع درآمد دولت، ماليات است،كه باعث انتقال درآمد از گروه جامعه ثروتمند به اقشار كم درآمد ميگردد.

ماليات تكليفي قسمتي از ماليات بر درآمد اشخاص است كه تكليف كسر و پرداخت آن طبق احكام قانوني مربوطه در برخي منابع ماليات بر درآمد به عهده پرداخت كنندگان وجوه است

.

انواع مالياتهاي تكليفي :

مالياتهاي تكليفي مقرر درقانون مالياتهاي مستقيم ، مصوب اسفند66 واصلاحيه 27/11/80 و تكاليف پرداخت كنندگان وجوه و مهلت ومحل پرداخت ماليات مزبور به شرح زير مي باشد:

  • ماده53،تبصره9 (ماليات تكليفي اجاره املاك)
  • مواد85و86 اصلاحي (ماليات تكليفي حقوق)
  • ماده102 (ماليات تكليفي مضاربه)
  • ماده103 (ماليات تكليفي حق الوكاله)
  • ماده104 (ماليات تكليفي حق الزحمه ها)
  • ماده107 (ماليات تكليفي اشخاص حقوقي خارجي وموسسات مقيم خارج)
  • ماده109 (ماليات تكليفي موسسات بيمه)
  • ماده116 (تكليف مديران تصفيه اشخاص حقوقي)
  • ماده118 (مسئوليت آخرين مديران شخص حقوقي ومديران تصفيه وضامن ها)
  • ماده123 (ماليات تكليفي منافع بلاعوض اموال)
  • ماده143 (ماليات تكليفي نقل وانتقال سهام)

ماليات بر عملكرد چيست؟

ماليات بر عملكرد يا همان ماليات بر درآمد به انواعي از ماليات گفته مي شود كه موديان مالياتي پس از تنظيم مبالغ سود و زيان شركت مذبور در يك دوره مالي به ميزان 25% از آن را كه طبق ماده قانوني مشخص شده در موعد مقرر به حساب سازمان امور مالياتي واريز مي‌نمايند.

بنابراين پس از تنظيم صورت حساب سود و زيان  ،بايد به ميزان 25% رقم سود خالص شركت به عنوان ماليات بر عملكرد محاسبه و ثبت گردد.در پايان يك دوره مالي كليه درآمدها و هزينه ها در دفاتر حساب به عنوان مبالغ سود و زيان ثبت مي گردند.يكي از اقدامات اوليه پس از تنظيم حساب هاي موقت و واسطه محاسبه و پرداخت ماليات است.

اظهارنامه عملكرد چيست ؟

اظهارنامه عملكرد نوعي اظهارنامه مالياتي است كه اشخاص حقيقي يا حقوقي بعد از ان كه كليه مبالغ سود و زيان خود را در معاملات و رويداد هاي مالي محاسبه كردند اين اظهارنامه را بر اساس آن تهيه كرده و بايد ۲۵ درصد ميزان سود دوره مالي خود را مطابق با اظهارنامه عملكرد ماليات بپردازند. در واقع منظور از عملكرد نتيجه فعاليت هاي تجاري است كه در يك دوره مالي رخ مي دهد . تعريف جامع تر در مورد اظهارنامه عملكرد در واقع بيان كننده اظهار درامد ها ، هزينه ها ، دارايي ها ، بدهي ها ، سرمايه ، معافيت ها ، درامدهايي كه مشمول ماليات ميشود ، بخشودگي هاي مالياتي ، و ساير اطلاعات مربوط به اشخاص حقيقي و حقوقي و محل زندگي و كسب آنها ، است .

تهيه اظهارنامه عملكرد مشمول چه كساني ميشود ؟

همه اشخاص حقيقي كه داراي درامد و شغل و كسب و كار بوده مطابق با ماده ۹۵ ماليات هاي مستقيم موظفند بر اساس سال مالي نتيجه عملكرد مالي خود را به سازمان امور مالياتي اعلام نمايند در همين راستا اشخاص حقوقي كه شركت داشته و شركت انها به ثبت رسيده است هم موظفند طبق ماده ۱۱۰ قانون ماليات هاي مستقيم اظهارنامه عملكرد را تهيه و به همراه ترازنامه سود و زيان خود به سازمان امور مالياتي ارسال نمايند و حتما بايستي اين كار در مهلت مقرر شده انجام شود .

مدارك لازم براي تنظيم و ارسال اظهارنامه عملكرد چيست ؟

  • صورت ترازنامه كليه اشخاص حقيقي و حقوقي گروه اول . مشاغل گروه اول به مشاغلي گفته ميشود كه مبلغ فروش و خريد كالا در سال قبل آنها بيش از سي ميليارد ريال باشد و يا اينكه ده برابر درامد مجموع مالياتي كه موظف به پرداخت ان هستند هم بيش از سي ميليارد ريال شود به غير از اين دو دسته افرادي كه كارت بازرگاني دارند و در امر صادرات و واردات هستند ، صاحبان كارخانه ها و معادن و هتل ها و بيمارستان ها و زايشگاهها ، صرافي ها و فروشگاههاي زنجيره اي و كلينيك هاي تخصصي همگي جزو مشاغل گروه اول بوده كه بايد صورت ترازنامه داشته باشند .
  • دومين مدركي كه براي ارسال اظهارنامه عملكرد لازم است صورت سود وزيان مي باشد و مبلغ نهايي درامد و فروش هاي داخلي و خارجي را هم بايد ارائه دهند
  • اين افراد بايد صورت گردش مالي كالاها و مواد اوليه خود را هم ارائه نمايند كه اظهارنامه انها پذيرفته شود.
  • صورت بهاي تمام شده كالاها و خدمات ارائه شده در مورد شركت هاي توليدي و خدماتي
  • شركت هاي پيمانكاري هم بايد در زمان ارائه اظهارنامه عملكرد صورت قرارداد هاي خود را به همراه بهاي تمام شده پروژه ارائه دهند .
  • تمامي مشمولين اين امر شماره ثبت پلمپ دفاتر قانوني خود را هم بايد ارائه دهند .
  • ماليات هايي كه تحت عناوين مختلف در طول سال پرداخت كرده اند را هم بايد اعلام كنند . اين ماليات ها مي تواند اعم از ماليات تكليفي ، ارزش افزوده يا غيره باشد.
  • اطلاعات مربوط به محل كسب و آدرس كامل آن ارائه گردد .
  • تفاوت ماليات تكليفي و ماليات بر عملكرد چيست؟
  • در بياني ديگر منظور از ماليات تكليفي به آن قسمت از ماليات بر درآمد اشخص گويند كه تكليف كسر و پرداخت آن بر طبق قوانين مصوبه بر عهده پرداخت كنندگان وجوه مي‌باشد به عنوان مثال به مقدار مالياتي كه كارفرما قبل از پرداخت اجرت كار كارمندان يا پيمانكار آن را كسر و به سازمان امور مالياتي پرداخت مي نمايد گويند و منظور از ماليات بر عملكرد اين است كه پس از تنظيم صورت هاي مالي و مشخص شدن سود و زيان به ميزان 25% از سود خالص شركت به عنوان ماليات بر درآمد كسر گرديده و به حساب سازمان مالياتي پرداخت مي گردد بنابراين در ماليات تكليفي اگر شما دريافت كننده خدمات مي‌باشيد مكلف هستيد كه در ارتباط با اشخاص ثالث اعم از كارمندان،پرسنل،كارگران و پيمانكاران از شخص كسب كننده درآمد ماليات را كسر و به سازمان مالياتي واريز كنيد اما در ماليات بر عملكرد،شركت مذبور، خود ملزم به پرداخت ماليات بر اساس ميزان تعيين شده به حساب سازمان مالياتي مي‌‌‌ ‌باشد.
  • در مجموع ميتوان گفت در ماليات تكليفي انجام امور كسر و پرداخت آن به سازمان مالياتي بر عهده كارفرما مي باشد اما در ماليات بر عملكرد،خود كارفرما موظف به كسر و پرداخت ماليات به سازمان مالياتي مي باشد.
  • ماليات هاي تكليفي مقرر در قانون مالياتهاي مستقيم،مصوب اسفند 66 و اصلاحيه 27/11/80 و تكاليف پرداخت كنندگان وجوه و مهلت ومحل پرداخت ماليات مزبور به شرح زير مي باشد:
  • 1- ماده 53،تبصره 9 (ماليات تكليفي اجاره املاك)
  • 2- مواد 85 و 86 اصلاحي (ماليات تكليفي حقوق)
  • 3- ماده 102 (ماليات تكليفي مضاربه)
  • 4- ماده 103 (ماليات تكليفي حق الوكاله)
  • 5- ماده 104 (ماليات تكليفي حق الزحمه ها)
  • 6- ماده 107 (ماليات تكليفي اشخاص حقوقي خارجي وموسسات مقيم خارج)
  • 7- ماده 109 (ماليات تكليفي موسسات بيمه)
  • 8- ماده 116 (تكليف مديران تصفيه اشخاص حقوقي)
  • 9- ماده 118 (مسئوليت آخرين مديران شخص حقوقي ومديران تصفيه وضامن ها)
  • 10- ماده 123 (ماليات تكليفي منافع بلاعوض اموال)
  • 11- ماده 143 (ماليات تكليفي نقل وانتقال سهام)

 

انواع روش هاي افزايش سرمايه

۱۴ بازديد

انواع روش هاي افزايش سرمايه

انواع روش هاي افزايش سرمايه

سرمايه‌ي شركت، حق صاحبان آن شركت نسبت به دارايي‌هاي آن شركت است كه با كم‌كردن بدهي‌هاي آن شركت از كل دارايي‌هايش به‌دست مي‌آيد. اين تعريف، ماهيتي اقتصادي دارد اما در معنايي دقيق‌تر كه براي درك اين نوشته نيز مناسب خواهد بود، مي‌توان سرمايه را به‌عنوان بخشي از حقوق صاحبان سهام تعريف كرد كه به‌طور رسمي و قانوني تحت عنوان سرمايه توسط مجمع مؤسس تصويب و در دفاتر آن شركت و نيز در اداره‌ي ثبت شركت‌ها، ثبت شده است. در نظر داشته باشيم كه ارزش يك شركت، مفهومي مجزا از سرمايه‌ي ثبتي آن است. ارزش شركت مي‌تواند كمتر يا بيشتر از سرمايه‌ي ثبت‌شده‌ي آن باشد. براي مثال اگر سود به‌دست آمده در يك شركت به سرمايه‌ي (اسمي) آن اضافه نشود و براي مثال به دارايي تبديل شود، ارزش آن شركت از سرمايه‌ي ثبت‌شده‌اش بيشتر است.

افزايش سرمايه، رويدادي مهم در شركت‌هاست.

هرگاه شركت براي توسعه فعاليت‌هاي خود به منابع مالي جديد نياز داشته باشد، با پيشنهاد هيئت مديره، سهامداران شركت، افزايش سرمايه را در جلسه مجمع عمومي فوق العاده مورد بررسي و رأي‌گيري قرار مي‌دهند تا سرمايه شركت به ميزان مورد نظر افزايش يابد.

چطور از افزايش سرمايه شركت‌ها اطلاع پيدا كنيم؟

شركت‌ها قبل از افزايش سرمايه، ابتدا معمولا مدارك و مستندات افزايش سرمايه را روي سامانه كدال codal.ir ارسال مي‌كنند.

همچنين چند روز قبل از بسته شدن نماد و برگزاري مجمع عمومي فوق العاده افزايش سرمايه، آگهي برگزاري مجمع روي سايت ذكرشده قرار مي‌گيرد.

روش‌هاي افزايش سرمايه كدام است؟

الف) از محل سود انباشته و اندوخته طرح و توسعه در قالب سهام جايزه
ب) از محل آورده نقدي و مطالبات در قالب حق تقدم
ج) از محل صرف سهام.

در روش اول شركت، سهام جديد ناشي از افزايش سرمايه را به سهامداران مي‌دهد و براي اين كار نيازي به پرداخت وجه توسط سهامداران نيست.

در اين حالت شركت به دليل اينكه سود انباشته قابل توجهي دارد، تصميم مي‌گيرد از محل سود انباشته افزايش سرمايه خود را انجام دهد.

در نهايت شركت پس از افزايش سرمايه، سود سهمي (سهام جايزه) به سهامداران خود پرداخت مي‌كند. پس از افزايش سرمايه برآورد قيمت جديد سهام را مي‌توان به صورت زير انجام داد:

در روش دوم شركت، سهام جديد ناشي از افزايش سرمايه را به ازاي دريافت 1000 ريال براي هر حق تقدم (به قيمت اسمي سهام( به سهامداران مي‌فروشد. در اين حالت شركت يا سود انباشته كافي ندارد و يا تصميم استفاده از سود انباشته را براي افزايش سرمايه ندارد.

بنابراين هيات‌مديره شركت با تصويب مجمع فوق‌العاده تصميم مي‌گيرد از محل آورده نقدي يا مطالبات سهامداران افزايش سرمايه خود را انجام دهد.

بنابراين شركت به منظور افزايش سرمايه ابتدا به سهامداران خود اين حق را مي‌دهد تا افزايش سرمايه دهند و اين حق را به صورت برگه‌هايي با نام حق‌تقدم به سهامداران خود اعلام مي‌كند.

سهامدار بايد پس از دريافت حق تقدم، آن را پر كرده و براي شركت ارسال كند. در اين حالت سهامدار بايد به ازاي هر سهم جديد مبلغ يك هزار ريال (قيمت اسمي سهم) نيز به حساب شركت واريز كند.

البته در صورتي كه سهامدار مطالباتي از شركت داشته باشد، مي‌تواند از محل مطالبات اين مبلغ را پرداخت كند، پس از افزايش سرمايه برآورد قيمت جديد سهام را مي‌توان به صورت زير انجام داد:

برآورد قيمت جديد = (نسبت افزايش + 1) ÷ قيمت قديم + (1000× نسبت افزايش)

در روش سوم با سلب حق تقدم سهامداران، سهام جديد ناشي از افزايش سرمايه به قيمت بازار مورد پذيره‌نويسي كليه متقاضيان قرار مي‌گيرد.

مثال: قيمت سهام شركتي 30 هزار ريال است. اين شركت 200 درصد افزايش سرمايه مي‌دهد. قيمت جديد سهم چقدر خواهد بود؟

الف) از محل سود انباشته

ب) از محل آورده نقدي يا مطالبات


افزايش سرمايه از محل تجديد ارزيابي دارايي ها

در افزايش سرمايه از محل تجديد ارزيابي دارايي ها، شركت دارايي هاي ثابت مشهود خود را نظير زمين، ساختمان، ماشين آلات و تجهيزات، سرمايه گذاري ها و … را مورد تجديد ارزيابي قرار مي دهند.با اين كار ارزش دارايي هاي شركت در ترازنامه به روز مي شود.در نتيجه از آنجايي كه معادله حسابداري در ترازنامه بايد برقرار باقي بماند و بدهي هاي شركت نيز تغييري نكرده،سرمايه شركت بايد افزايش پيدا بكند تا اين معادله برقرار بماند.در اين روش نيز پولي به شركت وارد نمي شود و فقط يك عمليات حسابداري در صورتهاي مالي شركت رخ مي دهد.در اين روش نيز به همان مقدار كه تعداد سهام شما افزايش پيدا مي كند قيمت آن كاهش پيدا مي كند،در نتيجه تغييري در دارايي شما رخ نمي دهد.

روش صرف سهام

در اين روش ، شركت سهام خود را به مبلغي بيش از قيمت اسمي و از طريق پذيره نويسي به فروش رسانده و تفاوت حاصل از قيمت فروش و قيمت اسمي سهام را ، به حساب اندوخته منتقل و يا در ازاي آن سهام جديد ، به سهامداران قبلي ميدهد .

در افزايش سرمايه به روش صرف سهام بجاي انتشار سهام عادي با ارزش اسمي، پذيره نويسي سهام جديد ناشي از افزايش سرمايه به قيمت بازار انجام ميگيرد. منظور از صرف سهام، اضافه ارزش سهام يعني ما به التفاوت ارزش بازاري و اسمي سهام ميباشد. شركت در خصوص صرف سهام سه كار مي توانند انجام دهند:
• 
انتقال اضافه ارزش به اندوخته شركت
• تقسيم نقدي اضافه ارزش به سهامداري قبلي
• دادن سهام جديد به سهامداران قبلي
در مورد فروش هم دو كار مي توانند انجام دهند
• فروش با حفظ حق تقدم
• فروش با سلب حق تقدم

كدام نوع افزايش سرمايه براي شركتها بهتر است

از آنجايي كه ساختار شركتها با يكديگر تفاوت دارد،در نتيجه هر شركت پيچيدگي هاي خاص خودش را دارد.پس نمي توان يك نسخه كلي براي همه شركتها در نظر گرفت.اما به صورت كلي آن نوع از افزايش سرمايه كه باعث شود منابع جديد به شركت وارد شود مي تواند وضعيت بهتري را براي شركت ايجاد كند.پس افزايش سرمايه از آورده نقدي و از طريق صرف سهام مي تواند به صورت كلي بهتر قلمداد شود.همچنين روش تجديد ارزيابي دارايي ها از آنجايي كه عملا پولي وارد شركت نمي شود،صرفا يك عمليات حسابداري براي بهبود صورتهاي مالي شركت محسوب مي شود.روش سود انباشته نيز مزيت اصلي كه دارد اين است كه باعث مي شود حداقل سود انباشته شركت از آن خارج نشود و در شركت باقي بماند و مورد استفاده قرار گيرد.

چند نكته در مورد افزايش سرمايه

  • هر اتفاقي كه در رابطه با افزايش سرمايه يك شركت در مجمع آن شركت تصويب شود،شامل حال افرادي مي شود كه در زمان برگزاري مجمع شركت،سهامدار آن شركت بوده اند.
  • بعد از اينكه افزايش سرمايه شركت در مجمع فوق‌العاده به تصويب رسيد، موضوع در روزنامه كثيرالانتشاري كه به عنوان روزنامه رسمي شركت انتخاب شده، منتشر مي‌شود.اين موضوع در سامانه كدال نيز به سهامداران اطلاع رساني مي شود.همچنين فرمي براي سهامداران آن شركت ارسال شده و از آنها درخواست مي‌شود تا درصورت تمايل به استفاده از حق تقدم خود براي خريد سهام جديد، فرم مذكور را تكميل و براي شركت ارسال نمايند. به اين فرم، اصطلاحا گواهي حق تقدم خريد سهام گفته مي‌شود.
  • در برخي از موارد شركتها اقدام به افزايش سرمايه تركيبي مي كنند.مثلا بخشي از آن از محل سود انباشته و بخش ديگر از طريق آورده نقدي سهامداران انجام مي شود.براي محاسبه قيمت سهم در اين روش،بايد فرمول دو روش مزكور را با يكديگر تلفيق كنيد.
  • قيمت هايي كه از طريق فرمول ها محاسبه مي شوند قيمت تئوريك سهم مي باشند.در بسياري از مواقع در واقعيت اين قيمت ها ممكن است تغيير پيدا كند.يعني به دليل عرضه و يا تقاضاي زياد در سهم ممكن است قيمت سهم بعد از بازگشايي بيشتر يا كمتر از قيمت تئوريك آن شود.

تفاوت قرارداد كاربا پيمانكاري

۱۸ بازديد

تفاوت قرارداد كاربا پيمانكاري

تفاوت قرارداد كاربا پيمانكاري

مقدمه

قرارداد كار معين يكي از انواع قرارداد كار است كه براي انجام فعاليت و كارهاي معين و مشخص منعقد مي‌شود و با ايفاي تعهدات طرفين قرارداد خاتمه مي‌يابد. زمان در اين‌گونه قراردادها تأثيري ندارد، مگر اين‌كه قرارداد تلفيقي از كار معين و زمان معين باشد.

مرز بين قراردادهاي كار معين و قراردادهاي پيمانكاري بسيار به هم نزديك است، چراكه در پيمانكاري نيز انجام پروژه به صورت يكپارچه به پيمانكار محول مي‌شود. تعهد به نتيجه همان‌گونه كه در پيمانكاري مهم است در قرارداد كار معين نيز وجود دارد. با اين حال اين دو نوع قرارداد از جهاتي نيز با هم تفاوت دارند.

وجود معياري براي تشخيص تفاوت قرارداد پيمانكاري و كار معين از اهميت زيادي برخوردار است. زيرا قراردادهاي پيمانكاري در چارچوب قراردادهاي كار فردي در زمره قانون كار نيستند، براساس ماده ٣٨ قانون تامين‌اجتماعي مشمول مقررات تامين‌اجتماعي مي‌شوند.

معيارهاي تشخيص تفاوت

با توجه به شباهت هاي زياد دو قرارداد پيمانكاري و كار معين، شناخت معيارهايي براي تمييز اين دو قرارداد از اين جهت داراي اهميت است كه مانع از تنظيم قرارداد پيمانكاري به نحوي مي‌شود كه مشمول قوانين كار قرار گيرد. اين معيارها شامل موارد زير است:

تبعيت حقوقي

تفاوت اين نوع قرارداد با قرارداد پيمانكاري در اين است كه در قرارداد پيمانكاري، پيمانكار از كارفرما تبعيت نمي‌نمايد و كار خود را كه از سوي كارفرما به او محول شده است، مستقلاً انجام مي‌دهد. در قرارداد كار معين، كاري كه كارگر بايد انجام دهد معين و مشخص است و بعد از انجام آن كار قرارداد خاتمه مي يابد و از اين جهت شبيه قرارداد پيمانكاري است. اما كارگر برخلاف پيمانكار در انجام كار مورد نظر از كارفرما تبعيت مي‌كند.

بنابراين براي تشخيص كارگر از غير كارگر معيار اصلي تبعيت حقوقي است. يعني كارفرما بر كار طرف مقابل (كارگر) نظارت مي‌نمايد و كارگر تابع سازمان كارگاه است و به تبعيت از كارفرما مي‌بايست كار معيني را انجام دهد. اما در قرارداد پيمانكاري خط مشي كلي كار توسط كارفرما مشخص مي‌شود و در مورد نحوه انجام كار و راه‌هاي وصول به نتيجه مورد نظر پيمانكاران داراي آزادي عمل مي‌باشند و تنها نتيجه مطلوب از پيمانكار مطالبه مي‌شود. لذا معيار وابستگي در خصوص قرارداد پيمانكاري ميان پيمانكار و كارفرما وجود ندارد.

در نتيجه شايد بتوان مهم‌ترين عامل خروج قراردادهاي پيمانكاري از شمول قراردادهاي مشمول قانون كار را عدم اعمال مديريت مستقيم بر اجراي كار يا عدم مديريت بر شرايط اجراي كار توسط كارفرما دانست. در نتيجه در قرارداد پيمانكاري اين نكته بايد به صراحت بيان شود.

تبعيت اقتصادي

تبعيت اقتصادي يعني كارگر از لحاظ اقتصادي تابع كارفرما است و به حساب كارفرما كار مي‌كند و در مقابل انجام كار شخصي، حقوق دريافت مي‌كند. به همين دليل در صورت وجود رابطه كارگري و كارفرمايي، سود و زيان كار مستقيماً به كارفرما بر مي‌گردد. در واقع كارگر به مزدي كه از كارفرما دريافت مي‌كند و به استمرار و ادامه كاري كه از سوي كارفرما به او ارجاع مي‌شود، نيازمند مي‌باشد. زيرا مزدي كه كارگر دريافت مي‌كند تمام يا بخش مهمي از درآمد او را تشكيل مي‌دهد و به اين درآمد نياز دارد و سود يا زيان كارفرما تأثير مستقيم در مزد كارگر ندارد و در هر صورت كارفرما مكلف به پرداخت مزد به كارگر در قبال انجام كار است. ولي در قرارداد پيمانكاري تحمل سود و زيان بر عهده پيمانكار است و اين در حالي است كه در مورد كارگر چنين امري مورد قبول نمي‌باشد.

همچنين در قرارداد كار معين ابزار، لوازم و محل كار توسط كارفرما تأمين مي‌شود ولي در پيمانكاري ابزار كار به عهده پيمانكار است.

دريافت حق السعي

در قرارداد پيمانكاري پرداخت مبلغ قرارداد به صورت مبلغي يك‌جا و مقطوع و يا در چندين قسط تعهد مي‌شود. ولي در قرارداد كار معين، حقوق بر اساس كاركرد كارگر در بازه زماني خاص هفتگي يا ماهانه محاسبه و پرداخت مي‌شود.

همچنين معوض بودن رابطه كارگر و كارفرما يعني دريافت مزد از سوي كارگر مي‌تواند يكي از عوامل تشخيص كارگر از غير كارگر باشد. عوضي كه در قبال كار به كارگر داده مي‌شود، بايد مادي باشد. نقدي يا غير نقدي بودن يا كم و زياد بودن آن در تشخيص كارگر ملاك نيست، ولي عوض نبايد غيرمادي باشد. اما در مورد قرارداد پيمان­كاري، دريافت عوض از نوع مادي شرط اساسي نمي‌باشد و عوض در اين قراردادها تابع توافق طرفين است.

پرداخت حق بيمه

اين دو قرارداد هر دو مشمول مقررات تأمين ‌اجتماعي مي‌شوند و كارفرما به‌ عنوان مسئول كارگاه موظف است حق‌ بيمه را به شعب سازمان پرداخت كند.

در قرارداد كار معين كارگر بايد بيمه تامين اجتماعي داشته باشد و در قبال دستمزدي كه مي‌گيرد كارفرما مبلغي را به تامين اجتماعي مي‌دهد تا كارگر بتواند از 30 سال كامل حق بيمه و يا در صورت پايان سن قانوني براي انجام كار، از مزاياي تامين اجتماعي مانند مستمري بازنشستگي بهره‌مند شود.

در مواردي كه انجام كار به طور مقاطعه به اشخاص حقيقي يا حقوقي واگذار مي‌شود،كارفرما بايد در قراردادي كه منعقد مي‌كند، پيمانكار را متعهد سازد كه كاركنان خود و همچنين كاركنان پيمانكاران فرعي را نزد سازمان تامين‌اجتماعي بيمه كند و كل حق‌بيمه را به ترتيب مقرر در ماده ٢٨ قانون تامين‌اجتماعي بپردازد.

بر اساس ماده 38قانون تامين اجتماعي، ۵ درصد مبلغ كل كار به همراه آخرين صورت وضعيت پيمانكاران در صورتي طبق قانون از طرف كارفرما آزاد مي شود كه پيمانكار مفاصا حساب دريافتي از شعبه تامين اجتماعي را به كارفرما ارائه نمايد. همچنين در صورتي‌كه بدون اخذ مفاصا‌حساب آخرين صورت وضعيت از طرف كارفرما پرداخت شود، مسئوليت پرداخت حق بيمه در مهلت مقرر و خسارات و جرائم مربوط به آن بر عهده كارفرما ست و مي تواند همه اين ها را از پيمانكار مطالبه نمايد

.

نحوه پرداخت حق بيمه در قرارداد پيمانكاري

در قراردادهايي كه انجام كار به پيمانكاري واگذار مي شود انجام موضوع قرارداد توسط پيمانكار به دو صورت انجام مي شود:

اول، پيمانكار موضوع پيمان را شخصاً و بدون استفاده از كارگر انجام مي دهد. در اين صورت چون از نيروي كارگر استفاده نشده است به تبع آن الزام به پرداخت حق بيمه از سوي پيمانكار وجود نداشته و كارفرما نيز با اخذ نظر سازمان تكليفي به اجراي ماده ٣٨ قانون تامين اجتماعي و حبس ٥درصد از كل مبلغ پيمان نزد خود را ندارد.

دوم، در قراردادهاي پيمانكاري كه پيمانكار جهت انجام كار از كارگر استفاده مي كند دو نوع رابطه حقوقي ايجاد مي شود:

الف، عدم رابطه بين كارفرما و پيمانكار است كه به دليل عدم وجود رابطه تبعيت بين پيمانكار و كارفرما، موضوع مشمول قانون كار و تامين اجتماعي نبوده و كارفرما تكليفي به بيمه كردن پيمانكار ندارد.

ب، رابطه بين پيمانكار و كارگران شاغل در كارگاه است كه به واسطه وجود رابطه تبعيت يا كارگري و كارفرمايي، پيمانكار (به عنوان كارفرما) مكلف به بيمه كردن كاركنان شاغل و پرداخت حق بيمه آنها به سازمان است. همان طور كه گفته شده ماده ٣٨ قانون تامين اجتماعي كارفرما را مكلف كرده تا در قراردادي كه با پيمانكار منعقد مي كند، وي را ملزم كند تا نسبت به بيمه كردن كاركنان شاغل در كارگاه و پرداخت حق بيمه آنها اقدام كند و جهت تضمين انجام اين تعهد، كارفرما را مكلف كرده ٥درصد از مبلغ بهاي كل پيمان را تا ارائه مفاصاحساب تامين اجتماعي نزد خود نگه داشته و از پرداخت آن به پيمانكار خودداري كند.

ممكن است در قراردادي كه به پيمانكاري واگذار مي شود پيمانكار انجام موضوع پيمان را به پيمانكار فرعي ديگر واگذار كند كه در اين صورت اجراي حكم مندرج در ماده ٣٨ قانون در دو فرض قابل تصور است:

اول: پيمانكار فرعي در انجام موضوع پيمان از كارگر استفاده مي كند. كه در اين صورت موضوع مشمول قانون كار بوده و تكليف بيمه كردن كارگران و پرداخت حق بيمه آنها وجود دارد. البته قانونگذار انجام اين تكليف (بيمه كردن و پرداخت حق بيمه) را به عهده پيمانكار اصلي قرار داده است.

دوم: پيمانكار فرعي موضوع پيمان را راساً و بدون دخالت كارگر انجام مي دهد كه دراين صورت به واسطه عدم وجود رابطه تبعيت بين پيمانكار اصلي و فرعي، اجراي موضوع ماده ٣٨ منتفي است.

نكته‌ي ديگري كه بايد به آن توجه كرد اين است كه شيوه پرداخت حق بيمه در انواع مختلف قرارداد پيمانكاري متفاوت است. قراردادهاي پيمانكاري مشمول ماده 38 قانون تامين اجتماعي ازنظر نحوه احتساب حق بيمه به سه دسته تقسيم مي گردند:

  1. قراردادهاي مشمول ضوابط طرح‌هاي عمراني؛
  2. قراردادهاي غيرعمراني؛
  3. موارد خاص قراردادهاي غيرعمراني.

در قراردادهاي عمراني حق‌بيمه‌اي كه دريافت مي‌شود به ‌مراتب كمتر از قراردادهاي غيرعمراني است، بنابراين همواره سعي كارفرما و پيمانكار بر اين است كه قراردادهاي آن‌ها در اين چهارچوب قرار بگيرد.

 

تعريف قرارداد كار وشرايط انعقاد آن

قرارداد كار عبارتست از قرارداد كتبي يــا شفاهي كه به موجب آن كارگر درقبال دريافت حق السعي كاري را براي مدت موقت يا مدت، غيرموقت براي كارفرما انجام مي دهد.

تبصره 1- حداكثر مدت موقت براي كارهايي كه طبيعت آنها جنبه غيرمستمر دارد توسط وزارت كار و امور اجتماعي تهيه وبه تصويب هيات وزيران خواهد رسيد.

تبصره 2- دركارهائي كه طبيعت آنها جنبه مستمردارد، درصورتي كه مدتي قرارداد ذكرنشود، قرارداد دائمي تلقي مي شود.

ماده 8- شروط مذكور در قرارداد كار يا تغييرات بعدي آن درصورتي نافذ خواهد بود كه براي كارگر مزايائي كمتر از امتيازات مقرر در اين قانون منظور ننمايد.

ماده 9- براي صحت قرارداد كار در زمان بستن قرارداد رعايت شرايط ذيل الزامي است:

الف- مشروعيت مورد قرارداد

ب- معين بودن موضوع قرارداد

جعدم ممنوعيت قانوني وشرعي طرفين درتصرف اموال يا انجام كار مورد نظر.

تبصره- اصل برصحت كليه قراردادهاي كاراست، مگرآنكه بطلان آنها در مراجع ذيصلاح به اثبات برسد.

ماده 10قرارداد كار علاوه برمشخصات دقيق طرفين، بايد حاوي موارد ذيل باشد:

الف- نوع كار يا حرفه يا وظيفه اي كه كارگر بايد به آن اشتغال يابد.

ب- حقوق يا مزد مبنا و لواحق آن

ج- ساعات كار، تعطيلات ومرخصيها

د- محل انجام كار

هـ- تاريخ انعقاد قرارداد

و- مدت قرارداد، چنانچه كار براي مدت معين باشد.

ز- موارد ديگري كه عرف و عادت شغل يا محل، ايجاب نمايد.

تبصره – درموارديكه قرارداد كار كتبي باشد قرارداد در چهار نسخه تنظيم مي گردد كه يك نسخه ازآن به اداره كار محل و يك نسخه نزد كارگر و يك نسخه نزد كارفرما ونسخه ديگر دراختيار شوراي اسلامي كار و دركارگاههاي فاقد شورا دراختيار نماينده كارگر قرار مي گيرد.

ماده 11- طرفين مي توانند با توافق يكديگر مدتي را به نام دوره آزمايشي كار تعيين نمايند. درخلال اين دوره هريك ازطرفين حق دارد، بدون اخطار قبلي و بي آنكه الزام به پرداخت خسارت داشته باشد، رابطه كار را قطع نمايد. در صورتيكه قطع رابطه كار ازطرف كارفرما باشد وي ملزم به پرداخت حقوق تمام دوره آزمايشي خواهد بود وچنانچه كارگر رابطه كار را قطع نمايد كارگر فقط مستحق دريافت حقوق مدت انجام كار خواهد بود.

تبصره – مدت دوره آزمايشي بايد درقرارداد كارمشخص شود. حداكثر اين مدت براي كارگران ساده و نيمه ماهر يكماه و براي كارگران ماهر و داراي تخصص سطح بالا سه ماه مي باشد.

ماده 12- هرنوع تغيير حقوقي در وضع مالكيت كارگاه، ازقبيل فروش يا انتقال به هرشكل، تغييرنوع توليد، ادغام درمؤسسه ديگر، ملي شدن كارگاه، فوت مالك و امثال اينها، در رابطه قراردادي كارگراني كه قراردادشان قطعيت يافته است مؤثر نمي باشد و كارفرماي جديد، قائم مقام تعهدات و حقوق كارفرماي سابق خواهد بود.

ماده 13- درمواردي كه كار ازطريق مقاطعه انجام مي يابد، مقاطعه دهنده مكلف است قرارداد خود را با مقاطعه كار به نحوي منعقد نمايد كه درآن مقاطعه كارمتعهد گردد كه تمامي مقررات اين قانون را درمورد كاركنان خود اعمال نمايد.

تبصره 1- مطالبات كارگر جزء ديون ممتاز بوده و كارفرمايان موظف مي باشند بدهي پيمانكاران به كارگران را برابر رأي مراجع قانوني ازمحل مطالبات پيمانكار، منجمله ضمانت حسن انجام كار، پرداخت نمايند.
تبصره 2- چنانچه مقاطعه دهنده برخلاف ترتيب فوق به انعقاد قرارداد با مقاطعه كار بپردازد و يا قبل از پايان 45 روز ازتحويل موقت، تسويه حساب نمايد، مكلف به پرداخت ديون مقاطعه كار درقبال كارگران خواهد بود.

تعليق قرارداد كار

ماده 14- چنانچه به واسطه امور مذكور درمواد آتي انجام تعهدات يكي از طرفين موقتاً متوقف شود، قرارداد كار به حال تعليق در مي آيد و پس از رفع آنها قرارداد كار با احتساب سابقه خدمت (ازلحاظ بازنشستگي وافزايش مزد) به حالت اول بر مي گردد.

تبصره – مدت خدمت نظام وظيفه (ضرورت ، احتياط و ذخيره) و همچنين مدت شركت داوطلبانه كارگران درجبهه، جزء سوابق خدمت و كار آنان محسوب مي شود.

ماده 15- درموردي كه به واسطه قوه قهريه و يا بروز حوادث غير قابل پيش بيني كه وقوع آن از اراده طرفين خارج است، تمام يا قسمتي ازكارگاه تعطيل شود و انجام تعهدات كارگر يا كارفرما بطور موقت غيرممكن گردد، قراردادهاي كار با كارگران تمام يا آن قسمت از كارگاه تعطيل مي شود به حال تعليق درمي آيد.

تشخيص موارد فوق با وزارت كار و امور اجتماعي است .

ماده 16- قرارداد كارگراني كه مطابق اين قانون ازمرخصي تحصيلي و يا ديگر مرخصي هاي بدون حقوق يا مزد استفاده مي كنند، درطول مرخصي و به مدت دوسال به حال تعليق در مي آيد.

تبصره – مرخصي تحصيلي براي دو سال ديگر قابل تمديد است .

ماده 17- قرارداد كارگري كه توقيف مي گردد و توقيف وي منتهي به حكم محكوميت نمي شود درمدت توقيف به حال تعليق در مي آيد و كارگر پس از رفع توقيف به كار خود باز مي گردد.

ماده 18- چنانچه توقيف كارگر به سبب شكايت كارفرما باشد و اين توقيف درمراجع حل اختلاف منتهي به حكم محكوميت نگردد، مدت آن جزء سابقه خدمت كارگر محسوب مي شود و كارفرما مكلف است علاوه برجبران ضرر و زيان وارده كه مطابق حكم دادگاه به كارگر مي پردازد، مزد و مزاياي وي را نيز پرداخت نمايد.

تبصره – كارفرما مكلف است تازماني كه تكليف كارگر ازطرف مراجع مذكور مشخص نشده باشد، براي رفع احتياجات خانواده وي، حداقل پنجاه درصد از حقوق ماهيانه او را به طور علي الحساب به خانواده اش پرداخت نمايد.

ماده 19- در دوران خدمت نظام وظيفه قرارداد كار به حالت تعليق درمي آيد، ولي كارگر بايد حداكثر تا دوماه پس از پايان خدمت به كارسابق خود برگردد و چنانچه شغل وي حذف شده باشد درشغلي مشابه آن به كار مشغول مي شود.

ماده 20- درهريك از موارد مذكور درمواد 15، 16، 17 و 19 چنانچه كارفرما پس از رفع حالت تعليق از پذيرفتن كارگر خودداري كند، اين عمل درحكم اخراج غيرقانوني محسوب مي شود و كارگرحق دارد ظرف مدت 30 روز به هيات تشخيص مراجعه نمايد(درصورتيكه كارگر عذر موجه نداشته باشد) و هرگاه كارفرما نتواند ثابت كند كه نپذيرفتن كارگر مستند به دلايل موجه بوده است، به تشخيص هيات مزبور مكلف به بازگرداندن كارگر به كار و پرداخت حقوق يا مزد وي ازتاريخ مراجعه به كارگاه مي باشد واگر بتواند آنرا اثبات كند به ازاء هر سال سابقه كار 45 روز آخرين مزد به وي پرداخت نمايد.

تبصره –چنانچه كارگر بدون عذر موجه حداكثر 30 روز پس از رفع حالت تعليق، آمادگي خود را براي انجام كار به كارفرما اعلام نكند و يا پس از مراجعه و استنكاف كارفرما، به هيات تشخيص مراجعه ننمايد، مستعفي شناخته مي شود كه دراين صورت كارگر مشمول اخذ حق سنوات بازاء هرسال يكماه آخرين حقوق خواهد بود.

خاتمه قرارداد كار

ماده 21قرارداد كار به يكي ازطرق زير خاتمه مي يابد:

الف- فوت كارگر

ب– بازنشستگي كارگر

ج- ازكارافتادگي كلي كارگر

د- انقضاء مدت درقراردادهاي كار با مدت موقت وعدم تجديد صريح يا ضمني آن

هـ- پايان كار درقراردادهائي كه مربوط به كارمعين است.

و- استعفاي كارگر.

تبصره- كارگري كه استعفا مي كند موظف است يكماه به كارخود ادامه داده و بدواً استعفاي خود راكتباً به كارفرما اطلاع دهد و در صورتيكه حداكثر ظرف مدت 15 روز انصراف خود را كتباً به كارفرما اعلام نمايد استعفاي وي منتفي تلقي مي شود و كارگر موظف است رونوشت استعفا و انصراف ازآن را به شوراي اسلامي كارگاه و يا انجمن صنفي و يا نماينده كارگران تحويل دهد.

ماده 22-درپايان كار، كليه مطالباتي كه ناشي ازقرارداد كار و مربوط به دوره اشتغال كارگر درموارد فوق است، به كارگر و در صورت فوت او به وارث قانوني وي پرداخت خواهد شد.

تبصره – تا تعيين تكليف وارث قانوني وانجام مراحل اداري و برقراري مستمري توسط سازمان تامين اجتماعي، اين سازمان موظف است نسب به پرداخت حقوق متوفي به ميزان آخرين حقوق دريافتي، به طور علي الحساب و به مدت سه ماه به عائله تحت تكفل وي اقدام نمايد.

ماده 23- كارگر ازلحاظ دريافت حقوق يا مستمري هاي ناشي ازفوت، بيماري، بازنشستگي، بيكاري، تعليق، از كارافتادگي كلي و جزئي و يا مقررات حمايتي و شرايط مربوط به آنها تابع قانون تامين اجتماعي خواهد بود.

ماده 24-درصورت خاتمه قرارداد كار، كارمعين يا مدت موقت، كارفرما مكلف است به كارگري كه مطابق قرارداد، يكسال يا بيشتر، به كار اشتغال داشته است براي هرسال سابقه، اعم از متوالي يا متناوب براساس آخرين حقوق مبلغي معادل يكماه حقوق به عنوان مزاياي پايان كار به وي پرداخت نمايد.

ماده 25- هرگاه قرارداد كار براي مدت موقت و يا براي انجام كارمعين، منعقد شده باشد هيچيك ازطرفين به تنهائي حق فسخ آنرا ندارد.

تبصره –رسيدگي به اختلافات ناشي از نوع اين قراردادها درصلاحيت هيات هاي تشخيص و حل اختلاف است.

ماده 26- هرنوع تغيير عمده در شرايط كاركه برخلاف عرف معمول كارگاه و يا محل كارباشد پس از اعلام موافقت كتبي اداره كار و امور اجتماعي محل، قابل اجراست.

ماده 27- هرگاه كارگر درانجام وظائف محوله قصور ورزد و يا آئين نامه هاي انضباطي كارگاه را پس ازتذكرات كتبي، نقض نمايد كارفرما حق دارد درصورت اعلام نظر مثبت شوراي اسلامي كار علاوه بر مطالبات وحقوق معوقه به نسبت هرسال سابقه كار معادل يكماه آخرين حقوق كارگر را به عنوان «حق سنوات » به وي پرداخته و قرارداد كار را فسخ نمايد.

در واحدهائي كه فاقد شوراي اسلامي كار هستند نظر مثبت انجمن صنفي لازم است . درهرمورد از موارد ياد شده اگرمساله با توافق حل نشد به هيات تشخيص ارجاع و درصورت عدم حل اختلاف ازطريق هيات حل اختلاف رسيدگي و اقدام خواهد شد. درمدت رسيدگي مراجع حل اختلاف، قرارداد كار به حالت تعليق درمي آيد.

تبصره 1- كارگاههائي كه مشمول قانون شوراي اسلامي كارنبوده و يا شوراي اسلامي كار و يا انجمن صنفي درآن تشكيل نگرديده باشد يا فاقد نماينده كارگر باشند اعلام نظر مثبت هيات تشخيص ( موضوع ماده 185 اين قانون ) درفسخ قرارداد كار الزامي است.

تبصره 2- موارد قصور و دستورالعملها و آئين نامه هاي انضباطي كارگاهها به موجب مقرراتي است كه با پيشنهاد شورايعالي كار به تصويب وزير كار و امور اجتماعي خواهد رسيد.

ماده 28- نمايندگان قانوني كارگران واعضاي شوراهاي اسلامي كار و همچنين داوطلبـــان واجــــــــد شرايــــــط نمايندگـــــي كارگران و شوراهـاي اسلامــــي كـــــار، درمراحــــل انتخـــــاب ،

قبل از اعلام نظر قطعي هيات تشخيص(موضوع ماده 22 قانون شوراهاي اسلامي كار) و راي هيات حل اختلاف، كماكان به فعاليت خود درهمان واحد ادامه داده ومانند ساير كارگران مشغول كار و همچنين انجام وظايف و امور محوله خواهند بود.

تبصره 1هيات تشخيص و هيات حل اختلاف پس از دريافت شكايت درمورد اختلاف فيمابين نماينده يا نمايندگان قانوني كارگران و كارفرما، فوراً و خارج از نوبت به موضوع رسيدگي و نظرنهائي خود را اعلام خواهند داشت. درهرصورت هيات حل اختلاف موظف است حداكثرظرف مدت يكماه ازتاريخ دريافت شكايت به موضوع رسيدگي نمايد.

تبصره 2- دركارگاههائي كه شوراي اسلامي كار تشكيل نگرديده و يا درمناطقي كه هيات تشخيص (موضوع ماده 22 قانون شوراهاي اسلامي كار) تشكيل نشده و يا اينكه كارگاه مورد نظر مشمول قانون شوراهاي اسلامي كارنمي باشد، نمايندگان كارگران و يا نمايندگان انجمن صنفي، قبل ازاعلام نظر قطعي هيات تشخيص(موضوع ماده 22 قانون شوراهاي اسلامي كار) و راي نهائي هيات حـل اختلاف كما كان به فعاليت خود درهمان واحد ادامه داده و مشغول كار و همچنين انجام وظايف وامور محوله خواهند بود.

جبران خسارت و پرداخت مزاياي پايان كار

ماده 29- درصورتيكه بنا به تشخيص هيات حل اختلاف كارفرما، موجب تعليق قرارداد از ناحيه كارگر شناخته شود كارگر استحقاق دريافت خسارت ناشي از تعليق را خواهد داشت و كارفرما مكلف است كارگر تعليقي از كار را به كار سابق وي باز گرداند.

ماده 30- چنانچه كارگاه بر اثر قوه قهريه( زلزله، سيل وامثال اينها) و يا حوادث غيرقابل پيش بيني ( جنگ و نظايرآن ) تعطيل گردد و كارگران آن بيكار شوند پس ازفعاليت مجدد كارگاه، كارفرما مكلف است كارگران بيكار شده را در همان واحد بازسازي شده و مشاغلي كه درآن بوجود مي آيد به كار اصلي بگمارد.

تبصره – دولت مكلف است باتوجه به اصل بيست و نهم قانون اساسي و با استفاده از درآمدهاي عمومي و درآمدهاي حاصل از مشاركت مردم و نيز از طريق ايجاد صندوق بيمه بيكاري نسبت به تامين معاش كارگران بيكار شده كارگاههاي موضوع ماده 4 اين قانون و با توجه به بند 2 اصل چهل و سوم قانون اساسي امكانات لازم را براي اشتغال مجدد آنان فراهم نمايد.

ماده 31- چنانچه خاتمه قرارداد كار به لحاظ از كارافتادگي كلي و يا بازنشستگي كارگر باشد، كارفرما بايد براساس آخرين مزد كارگر به نسبت هر سال سابقه خدمت حقوقي به ميزان 30 روز مزد به وي پرداخت نمايد.

اين وجه علاوه بر مستمري از كارافتادگي و يا بازنشستگي كارگراست كه توسط سازمان تامين اجتماعي پرداخت مي شود.

ماده 32- اگرخاتمه قرارداد كار در نتيجه، كاهش توانائيهاي جسمي و فكري ناشي از كار كارگر باشد (بنا به تشخيص كميسيون پزشكي سازمان بهداشت و درمان منطقه با معرفي شوراي اسلامي كار و يا نمايندگان قانوني كارگر) كارفرما مكلف است به نسبت هرسال سابقه خدمت، معادل دو ماه آخرين حقوق به وي پرداخت نمايد.

ماده 33- تشخيص موارد از كار افتادگي كلي و جزئي و يا بيماريهاي ناشي از كار يا ناشي ازغير كار و فوت كارگر و ميزان قصور كارفرما در انجام وظايف محوله قانوني كه منجر به خاتمه قرارداد كار مي شود، بر اساس ضوابطي خواهد بود كه به پيشنهاد وزير كار و امور اجتماعي به تصويب هيات وزيران خواهد رسيد.

سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور – وزارت كار و امور اجتماعي-وزارت امور اقتصادي و دارايي وزارت رفاه و تأمين اجتماعي

هيئت وزيران در جلسه مورخ 7/12/1384 بنا به پيشنهاد مشترك وزارتخانه هاي امور اقتصادي و دارايي ، كار و امور اجتماعي و سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور و به استناد اصل يكصد و سي و هشتم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران تصويب نمود:

1-هرگونه به كارگيري نيروي انساني براي انجام وظايف و فعاليتهاي كارشناسي ، كمك كارشناسي و تخصصي از طريق شركتهاي طرف قرارداد و ساير تشكلهاي حقوقي غير دولتي به طور تمام وقت يا پاره وقت در دستگاه هاي اجرايي تا تاريخ 1/7/1385 فقط تا سقف قراردادها و اعتبارات سال 1384 و در چارچوب اعتبارات مصوب سال 1385 مجاز و از تاريخ مذكور كلاً ممنوع مي باشد. افرادي كه قبل از ابلاغ اين تصويب نامه در مشاغل مذكور از طريق شركتهاي طرف قرارداد و يا ساير تشكلهاي حقوقي غير دولتي به طور تمام وقت به كار گرفته شده اند، مشروط به دارا بودن شرايط قانوني براي استخدام و احراز صلاحيتهاي عمومي بر اساس قانون تسري قانون گزينش معلمان و كاركنان آموزش و پرورش به كاركنان ساير وزارتخانه ها و سازمانها و مؤسسات و شركتهاي دولتي- مصوب 1375- با اولويت مناطق محروم و كمتر توسعه يافته و مناطق روستايي، از محل مجوزها و سهميه هاي استخدامي برنامه چهارم توسعه موضوع تصويب نامه شماره 25526/ت 32964 ه مورخ11/5/1384 در اولويت استخدام قرار دارند. شركتهاي دولتي براساس فرآيند مذكور در ماده 9 تصويب نامه ياد شده و با اخذ مجوز از هيئت وزيران ملزم به رعايت مفاد اين بند مي باشند.

2- سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور موظف است تا پايان خرداد 1385 نسبت به تنظيم طرح طبقه بندي آن دسته از مشاغلي كه ضرورتاً براي انجام فعاليتها و وظايف اصلي دستگاه ها نياز به كاركنان تمام وقت از قبيل مسئول دفتر ، امور دفتري و ماشين نويسي، نگهباني و سرايداري، بهداشتي درماني، فرهنگي، آموزشي، فني و عمراني، حسابداري و راننده مقامات موضوع تبصره 2 ماده 1 قانون نظام هماهنگ پرداخت كاركنان دولت و همترازان آنان مي باشد اقدام و پستهاي سازماني مورد نياز دستگاههاي مشمول ماده 145 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران- مصوب 1383- را در قالب استانداردها و نرمهاي قانوني و با رعايت قوانين و مقررات مربوط و پيشنهاد دستگاه هاي ذي ربط تهيه و به هيئت وزيران پيشنهاد نمايد.

تبصره 1- در صورت عدم امكان استخدام افراد واجد شرايط موضوع بند 1 به كارگيري افراد مذكور در چارچوب مقررات مندرج در آيين نامه استخدام پيماني و اصلاحات بعدي آن- مصوب 1368- و حداكثر براي مدت يك سال براي هر دوره و افراد بند 2 به صورت قرارداد انجام كار معين و با تأييد معاون اول رييس جمهور امكان پذير است.

تبصره2سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور مكلف است تا سقف تعداد نيروهاي موضوع بند 1 كه موفق به استخدام نشده اند، با اعلام بالاترين مقام دستگاه اجرايي ذيربط پست سازماني موقت ايجاد نمايد.

3-سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور مكلف است با همكاري وزارتخانه هاي كار و امور اجتماعي، امور اقتصادي و دارايي و رفاه و تأمين اجتماعي و ساير دستگاه هاي ذيربط در مورد كارگران شركتهايي كه در طبخ و توزيع غذا، امور حمل و نقل، خدمات فضاي سبز، تعمير و نگهداري ساختمان، تأسيسات و ساير خدمات عمومي انجام وظيفه مي نمايند، نسبت به ساماندهي و تنظيم نمونه قراردادهاي پيمانكاري انجام كار دستگاه هاي دولتي در قالب تصويب نامه شماره 38326/ت 27506ه مورخ 5/9/1381 براساس نوع فعاليت، حجم كار، قيمت هر واحد كار و قيمت كل كار شامل هزينه هاي پرسنلي، مواد مصرفي و تجهيزات، سهم و هزينه مديريت از طريق برگزاري مناقصه اقدام نمايند.

تبصره- دستگاه هاي اجرايي، شهرداريها و ساير مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي مكلفند فعاليت موضوع اين بند را به شركتهاي خدماتي داراي رتبه بندي و طرح طبقه بندي مشاغل كارگري مورد تأييد وزارت كار و امور اجتماعي واگذار نمايند.

4-وجوه مربوط به حقوق، مزايا، حق الزحمه، پاداش و ساير پرداختهاي قانوني كاركنان پيمانكاران طرف قرارداد (مطابق ليست تنظيمي پيمانكار) به حساب بانكي كه در يكي از بانكها با امضاي مشترك نماينده دستگاه اجرايي و نماينده پيمانكار طرف قرارداد افتتاح مي گردد، واريز خواهد شد. پرداخت از حساب مذكور صرفاً براي واريز خالص حقوق و مزاياي كاركنان ذيربط و واريز كسور قانوني ليستهاي مربوط شامل مالياتف بيمه و غيره خواهد بود.

تبصره1- پيمانكار موظف به دريافت رسيد حق بيمه و مالياتهاي پرداختي از حساب مزبور از واحدهاي مربوط سازمان تأمين اجتماعي و ارايه آن به دستگاه اجرايي از پايان ماه بعد خواهد بود.

تبصره2- موضوع افتتاح حساب مشترك و چگونگي واريز حقوق و مزاياي كاركنان از آن به شرح بند 4 و تبصره1 آن بايد به عنوان يك بند در قرارداد مربوط درج گردد.

تبصره3- دستگاه هاي اجرايي، شهرداريها و مؤسسات و نهادهاي غير دولتي موظفند به صورت مستمر بررسيهاي لازم را توسط واحدهاي ذيربط و ساير عوامل انجام و در صورت مشاهده هرگونه تخلف نسبت به استيفاي حقوق از دست رفته كاركنان اقدام و گزارش آن را به وزارت كار و امور اجتماعي منعكس نمايند. درصورت تأييد تخلف توسط وزارت كار و امور اجتماعي، دستگاه موظف است حسب اعلام وزارتخانه ياد شده با رعايت قوانين و مقررات نسبت به لغو قرارداد اقدام نمايد و پس از آن عقد هرگونه قرارداد توسط دستگاه هاي موضوع اين بند با شركت ياد شده ممنوع مي باشد.

تبصره4- كليه تعهدات پرسنلي مربوط به قانون كار به عهده پيمانكار مي باشد و دستگاه هاي اجرايي جز در اجراي تبصره 1 ماده 13 قانون كار هيچگونه تعهدي در اين زمينه نخواهند داشت.

تبصره5- در صورتي كه دستگاه اجرايي متوجه تخلف شركت پيمانكار شود، پرداختي به كاركنان را از محل مبلغ قرارداد از طريق ذيحساب يا مسئول امور مالي حسب مورد انجام خواهد داد و متناسباً هزينه هاي مديريتي پيمانكار كاهش خواهد يافت. احكام مندرج در اين تبصره عيناً به عنوان يك بند در قرارداد مربوط درج مي گردد.

5- سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور و وزارت كار و امور اجتماعي موظفند حداكثر تا پايان خرداد 1385 تمام استانداردهاي مربوط به نوع و حجم كار و قيمت پايه را تعيين و ابلاغ و دستورالعمل و فرمهاي قرارداد علاوه بر رعايت استانداردهاي نوع و حجم كار، نرمها و استاندارد حقوق مديريتي شركتها (سهم و هزينه مديريت) را تعيين و اعلام نمايند.

تبصره- حداكثر مبلغ سهم و هزينه مديريت در تنظيم قيمت پايه پنج درصد مبلغ كل قرارداد مي باشد كه با تشخيص بالاترين مقام دستگاه تا ده درصد قابل افزايش است.

6- اجراي اين تصويب نامه نبايد موجب افزايش هزينه ها از سقف اعتبارات مربوط گردد.

7-كليه دستگاه هاي اجرايي، شهرداريها و موسسات و نهادهاي غير دولتي موظفند با اعلام وزارت كار و امور اجتماعي مبني بر عدم رعايت پرداختهاي قانوني و حقوق حقه كارگران، با رعايت مقررات مربوط نسبت به لغو قراردادهاي مربوط اقدام نمايند.

8-وزارت كار و امور اجتماعي مسئول نظارت بر اجراي اين تصويب نامه در سطح كشور بوده و بالاترين مقام مسئول و ذيحسابان يا مسئولان امورمالي واحدهاي ذيربط حسب مورد مستقر در واحدها، مسئول حسن اجراي اين تصويب نامه در دستگاه مربوط مي باشند.

9- كليه دستگاه هاي اجرايي موضوع ماده 160 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مشمول اين تصويب نامه مي باشند.

 

 

تفاوت قرارداد كاربا پيمانكاري

۲۳ بازديد

تفاوت قرارداد كاربا پيمانكاري

تفاوت قرارداد كاربا پيمانكاري

مقدمه

قرارداد كار معين يكي از انواع قرارداد كار است كه براي انجام فعاليت و كارهاي معين و مشخص منعقد مي‌شود و با ايفاي تعهدات طرفين قرارداد خاتمه مي‌يابد. زمان در اين‌گونه قراردادها تأثيري ندارد، مگر اين‌كه قرارداد تلفيقي از كار معين و زمان معين باشد.

مرز بين قراردادهاي كار معين و قراردادهاي پيمانكاري بسيار به هم نزديك است، چراكه در پيمانكاري نيز انجام پروژه به صورت يكپارچه به پيمانكار محول مي‌شود. تعهد به نتيجه همان‌گونه كه در پيمانكاري مهم است در قرارداد كار معين نيز وجود دارد. با اين حال اين دو نوع قرارداد از جهاتي نيز با هم تفاوت دارند.

وجود معياري براي تشخيص تفاوت قرارداد پيمانكاري و كار معين از اهميت زيادي برخوردار است. زيرا قراردادهاي پيمانكاري در چارچوب قراردادهاي كار فردي در زمره قانون كار نيستند، براساس ماده ٣٨ قانون تامين‌اجتماعي مشمول مقررات تامين‌اجتماعي مي‌شوند.

معيارهاي تشخيص تفاوت

با توجه به شباهت هاي زياد دو قرارداد پيمانكاري و كار معين، شناخت معيارهايي براي تمييز اين دو قرارداد از اين جهت داراي اهميت است كه مانع از تنظيم قرارداد پيمانكاري به نحوي مي‌شود كه مشمول قوانين كار قرار گيرد. اين معيارها شامل موارد زير است:

تبعيت حقوقي

تفاوت اين نوع قرارداد با قرارداد پيمانكاري در اين است كه در قرارداد پيمانكاري، پيمانكار از كارفرما تبعيت نمي‌نمايد و كار خود را كه از سوي كارفرما به او محول شده است، مستقلاً انجام مي‌دهد. در قرارداد كار معين، كاري كه كارگر بايد انجام دهد معين و مشخص است و بعد از انجام آن كار قرارداد خاتمه مي يابد و از اين جهت شبيه قرارداد پيمانكاري است. اما كارگر برخلاف پيمانكار در انجام كار مورد نظر از كارفرما تبعيت مي‌كند.

بنابراين براي تشخيص كارگر از غير كارگر معيار اصلي تبعيت حقوقي است. يعني كارفرما بر كار طرف مقابل (كارگر) نظارت مي‌نمايد و كارگر تابع سازمان كارگاه است و به تبعيت از كارفرما مي‌بايست كار معيني را انجام دهد. اما در قرارداد پيمانكاري خط مشي كلي كار توسط كارفرما مشخص مي‌شود و در مورد نحوه انجام كار و راه‌هاي وصول به نتيجه مورد نظر پيمانكاران داراي آزادي عمل مي‌باشند و تنها نتيجه مطلوب از پيمانكار مطالبه مي‌شود. لذا معيار وابستگي در خصوص قرارداد پيمانكاري ميان پيمانكار و كارفرما وجود ندارد.

در نتيجه شايد بتوان مهم‌ترين عامل خروج قراردادهاي پيمانكاري از شمول قراردادهاي مشمول قانون كار را عدم اعمال مديريت مستقيم بر اجراي كار يا عدم مديريت بر شرايط اجراي كار توسط كارفرما دانست. در نتيجه در قرارداد پيمانكاري اين نكته بايد به صراحت بيان شود.

تبعيت اقتصادي

تبعيت اقتصادي يعني كارگر از لحاظ اقتصادي تابع كارفرما است و به حساب كارفرما كار مي‌كند و در مقابل انجام كار شخصي، حقوق دريافت مي‌كند. به همين دليل در صورت وجود رابطه كارگري و كارفرمايي، سود و زيان كار مستقيماً به كارفرما بر مي‌گردد. در واقع كارگر به مزدي كه از كارفرما دريافت مي‌كند و به استمرار و ادامه كاري كه از سوي كارفرما به او ارجاع مي‌شود، نيازمند مي‌باشد. زيرا مزدي كه كارگر دريافت مي‌كند تمام يا بخش مهمي از درآمد او را تشكيل مي‌دهد و به اين درآمد نياز دارد و سود يا زيان كارفرما تأثير مستقيم در مزد كارگر ندارد و در هر صورت كارفرما مكلف به پرداخت مزد به كارگر در قبال انجام كار است. ولي در قرارداد پيمانكاري تحمل سود و زيان بر عهده پيمانكار است و اين در حالي است كه در مورد كارگر چنين امري مورد قبول نمي‌باشد.

همچنين در قرارداد كار معين ابزار، لوازم و محل كار توسط كارفرما تأمين مي‌شود ولي در پيمانكاري ابزار كار به عهده پيمانكار است.

دريافت حق السعي

در قرارداد پيمانكاري پرداخت مبلغ قرارداد به صورت مبلغي يك‌جا و مقطوع و يا در چندين قسط تعهد مي‌شود. ولي در قرارداد كار معين، حقوق بر اساس كاركرد كارگر در بازه زماني خاص هفتگي يا ماهانه محاسبه و پرداخت مي‌شود.

همچنين معوض بودن رابطه كارگر و كارفرما يعني دريافت مزد از سوي كارگر مي‌تواند يكي از عوامل تشخيص كارگر از غير كارگر باشد. عوضي كه در قبال كار به كارگر داده مي‌شود، بايد مادي باشد. نقدي يا غير نقدي بودن يا كم و زياد بودن آن در تشخيص كارگر ملاك نيست، ولي عوض نبايد غيرمادي باشد. اما در مورد قرارداد پيمان­كاري، دريافت عوض از نوع مادي شرط اساسي نمي‌باشد و عوض در اين قراردادها تابع توافق طرفين است.

پرداخت حق بيمه

اين دو قرارداد هر دو مشمول مقررات تأمين ‌اجتماعي مي‌شوند و كارفرما به‌ عنوان مسئول كارگاه موظف است حق‌ بيمه را به شعب سازمان پرداخت كند.

در قرارداد كار معين كارگر بايد بيمه تامين اجتماعي داشته باشد و در قبال دستمزدي كه مي‌گيرد كارفرما مبلغي را به تامين اجتماعي مي‌دهد تا كارگر بتواند از 30 سال كامل حق بيمه و يا در صورت پايان سن قانوني براي انجام كار، از مزاياي تامين اجتماعي مانند مستمري بازنشستگي بهره‌مند شود.

در مواردي كه انجام كار به طور مقاطعه به اشخاص حقيقي يا حقوقي واگذار مي‌شود،كارفرما بايد در قراردادي كه منعقد مي‌كند، پيمانكار را متعهد سازد كه كاركنان خود و همچنين كاركنان پيمانكاران فرعي را نزد سازمان تامين‌اجتماعي بيمه كند و كل حق‌بيمه را به ترتيب مقرر در ماده ٢٨ قانون تامين‌اجتماعي بپردازد.

بر اساس ماده 38قانون تامين اجتماعي، ۵ درصد مبلغ كل كار به همراه آخرين صورت وضعيت پيمانكاران در صورتي طبق قانون از طرف كارفرما آزاد مي شود كه پيمانكار مفاصا حساب دريافتي از شعبه تامين اجتماعي را به كارفرما ارائه نمايد. همچنين در صورتي‌كه بدون اخذ مفاصا‌حساب آخرين صورت وضعيت از طرف كارفرما پرداخت شود، مسئوليت پرداخت حق بيمه در مهلت مقرر و خسارات و جرائم مربوط به آن بر عهده كارفرما ست و مي تواند همه اين ها را از پيمانكار مطالبه نمايد

.

نحوه پرداخت حق بيمه در قرارداد پيمانكاري

در قراردادهايي كه انجام كار به پيمانكاري واگذار مي شود انجام موضوع قرارداد توسط پيمانكار به دو صورت انجام مي شود:

اول، پيمانكار موضوع پيمان را شخصاً و بدون استفاده از كارگر انجام مي دهد. در اين صورت چون از نيروي كارگر استفاده نشده است به تبع آن الزام به پرداخت حق بيمه از سوي پيمانكار وجود نداشته و كارفرما نيز با اخذ نظر سازمان تكليفي به اجراي ماده ٣٨ قانون تامين اجتماعي و حبس ٥درصد از كل مبلغ پيمان نزد خود را ندارد.

دوم، در قراردادهاي پيمانكاري كه پيمانكار جهت انجام كار از كارگر استفاده مي كند دو نوع رابطه حقوقي ايجاد مي شود:

الف، عدم رابطه بين كارفرما و پيمانكار است كه به دليل عدم وجود رابطه تبعيت بين پيمانكار و كارفرما، موضوع مشمول قانون كار و تامين اجتماعي نبوده و كارفرما تكليفي به بيمه كردن پيمانكار ندارد.

ب، رابطه بين پيمانكار و كارگران شاغل در كارگاه است كه به واسطه وجود رابطه تبعيت يا كارگري و كارفرمايي، پيمانكار (به عنوان كارفرما) مكلف به بيمه كردن كاركنان شاغل و پرداخت حق بيمه آنها به سازمان است. همان طور كه گفته شده ماده ٣٨ قانون تامين اجتماعي كارفرما را مكلف كرده تا در قراردادي كه با پيمانكار منعقد مي كند، وي را ملزم كند تا نسبت به بيمه كردن كاركنان شاغل در كارگاه و پرداخت حق بيمه آنها اقدام كند و جهت تضمين انجام اين تعهد، كارفرما را مكلف كرده ٥درصد از مبلغ بهاي كل پيمان را تا ارائه مفاصاحساب تامين اجتماعي نزد خود نگه داشته و از پرداخت آن به پيمانكار خودداري كند.

ممكن است در قراردادي كه به پيمانكاري واگذار مي شود پيمانكار انجام موضوع پيمان را به پيمانكار فرعي ديگر واگذار كند كه در اين صورت اجراي حكم مندرج در ماده ٣٨ قانون در دو فرض قابل تصور است:

اول: پيمانكار فرعي در انجام موضوع پيمان از كارگر استفاده مي كند. كه در اين صورت موضوع مشمول قانون كار بوده و تكليف بيمه كردن كارگران و پرداخت حق بيمه آنها وجود دارد. البته قانونگذار انجام اين تكليف (بيمه كردن و پرداخت حق بيمه) را به عهده پيمانكار اصلي قرار داده است.

دوم: پيمانكار فرعي موضوع پيمان را راساً و بدون دخالت كارگر انجام مي دهد كه دراين صورت به واسطه عدم وجود رابطه تبعيت بين پيمانكار اصلي و فرعي، اجراي موضوع ماده ٣٨ منتفي است.

نكته‌ي ديگري كه بايد به آن توجه كرد اين است كه شيوه پرداخت حق بيمه در انواع مختلف قرارداد پيمانكاري متفاوت است. قراردادهاي پيمانكاري مشمول ماده 38 قانون تامين اجتماعي ازنظر نحوه احتساب حق بيمه به سه دسته تقسيم مي گردند:

  1. قراردادهاي مشمول ضوابط طرح‌هاي عمراني؛
  2. قراردادهاي غيرعمراني؛
  3. موارد خاص قراردادهاي غيرعمراني.

در قراردادهاي عمراني حق‌بيمه‌اي كه دريافت مي‌شود به ‌مراتب كمتر از قراردادهاي غيرعمراني است، بنابراين همواره سعي كارفرما و پيمانكار بر اين است كه قراردادهاي آن‌ها در اين چهارچوب قرار بگيرد.

 

تعريف قرارداد كار وشرايط انعقاد آن

قرارداد كار عبارتست از قرارداد كتبي يــا شفاهي كه به موجب آن كارگر درقبال دريافت حق السعي كاري را براي مدت موقت يا مدت، غيرموقت براي كارفرما انجام مي دهد.

تبصره 1- حداكثر مدت موقت براي كارهايي كه طبيعت آنها جنبه غيرمستمر دارد توسط وزارت كار و امور اجتماعي تهيه وبه تصويب هيات وزيران خواهد رسيد.

تبصره 2- دركارهائي كه طبيعت آنها جنبه مستمردارد، درصورتي كه مدتي قرارداد ذكرنشود، قرارداد دائمي تلقي مي شود.

ماده 8- شروط مذكور در قرارداد كار يا تغييرات بعدي آن درصورتي نافذ خواهد بود كه براي كارگر مزايائي كمتر از امتيازات مقرر در اين قانون منظور ننمايد.

ماده 9- براي صحت قرارداد كار در زمان بستن قرارداد رعايت شرايط ذيل الزامي است:

الف- مشروعيت مورد قرارداد

ب- معين بودن موضوع قرارداد

جعدم ممنوعيت قانوني وشرعي طرفين درتصرف اموال يا انجام كار مورد نظر.

تبصره- اصل برصحت كليه قراردادهاي كاراست، مگرآنكه بطلان آنها در مراجع ذيصلاح به اثبات برسد.

ماده 10قرارداد كار علاوه برمشخصات دقيق طرفين، بايد حاوي موارد ذيل باشد:

الف- نوع كار يا حرفه يا وظيفه اي كه كارگر بايد به آن اشتغال يابد.

ب- حقوق يا مزد مبنا و لواحق آن

ج- ساعات كار، تعطيلات ومرخصيها

د- محل انجام كار

هـ- تاريخ انعقاد قرارداد

و- مدت قرارداد، چنانچه كار براي مدت معين باشد.

ز- موارد ديگري كه عرف و عادت شغل يا محل، ايجاب نمايد.

تبصره – درموارديكه قرارداد كار كتبي باشد قرارداد در چهار نسخه تنظيم مي گردد كه يك نسخه ازآن به اداره كار محل و يك نسخه نزد كارگر و يك نسخه نزد كارفرما ونسخه ديگر دراختيار شوراي اسلامي كار و دركارگاههاي فاقد شورا دراختيار نماينده كارگر قرار مي گيرد.

ماده 11- طرفين مي توانند با توافق يكديگر مدتي را به نام دوره آزمايشي كار تعيين نمايند. درخلال اين دوره هريك ازطرفين حق دارد، بدون اخطار قبلي و بي آنكه الزام به پرداخت خسارت داشته باشد، رابطه كار را قطع نمايد. در صورتيكه قطع رابطه كار ازطرف كارفرما باشد وي ملزم به پرداخت حقوق تمام دوره آزمايشي خواهد بود وچنانچه كارگر رابطه كار را قطع نمايد كارگر فقط مستحق دريافت حقوق مدت انجام كار خواهد بود.

تبصره – مدت دوره آزمايشي بايد درقرارداد كارمشخص شود. حداكثر اين مدت براي كارگران ساده و نيمه ماهر يكماه و براي كارگران ماهر و داراي تخصص سطح بالا سه ماه مي باشد.

ماده 12- هرنوع تغيير حقوقي در وضع مالكيت كارگاه، ازقبيل فروش يا انتقال به هرشكل، تغييرنوع توليد، ادغام درمؤسسه ديگر، ملي شدن كارگاه، فوت مالك و امثال اينها، در رابطه قراردادي كارگراني كه قراردادشان قطعيت يافته است مؤثر نمي باشد و كارفرماي جديد، قائم مقام تعهدات و حقوق كارفرماي سابق خواهد بود.

ماده 13- درمواردي كه كار ازطريق مقاطعه انجام مي يابد، مقاطعه دهنده مكلف است قرارداد خود را با مقاطعه كار به نحوي منعقد نمايد كه درآن مقاطعه كارمتعهد گردد كه تمامي مقررات اين قانون را درمورد كاركنان خود اعمال نمايد.

تبصره 1- مطالبات كارگر جزء ديون ممتاز بوده و كارفرمايان موظف مي باشند بدهي پيمانكاران به كارگران را برابر رأي مراجع قانوني ازمحل مطالبات پيمانكار، منجمله ضمانت حسن انجام كار، پرداخت نمايند.
تبصره 2- چنانچه مقاطعه دهنده برخلاف ترتيب فوق به انعقاد قرارداد با مقاطعه كار بپردازد و يا قبل از پايان 45 روز ازتحويل موقت، تسويه حساب نمايد، مكلف به پرداخت ديون مقاطعه كار درقبال كارگران خواهد بود.

تعليق قرارداد كار

ماده 14- چنانچه به واسطه امور مذكور درمواد آتي انجام تعهدات يكي از طرفين موقتاً متوقف شود، قرارداد كار به حال تعليق در مي آيد و پس از رفع آنها قرارداد كار با احتساب سابقه خدمت (ازلحاظ بازنشستگي وافزايش مزد) به حالت اول بر مي گردد.

تبصره – مدت خدمت نظام وظيفه (ضرورت ، احتياط و ذخيره) و همچنين مدت شركت داوطلبانه كارگران درجبهه، جزء سوابق خدمت و كار آنان محسوب مي شود.

ماده 15- درموردي كه به واسطه قوه قهريه و يا بروز حوادث غير قابل پيش بيني كه وقوع آن از اراده طرفين خارج است، تمام يا قسمتي ازكارگاه تعطيل شود و انجام تعهدات كارگر يا كارفرما بطور موقت غيرممكن گردد، قراردادهاي كار با كارگران تمام يا آن قسمت از كارگاه تعطيل مي شود به حال تعليق درمي آيد.

تشخيص موارد فوق با وزارت كار و امور اجتماعي است .

ماده 16- قرارداد كارگراني كه مطابق اين قانون ازمرخصي تحصيلي و يا ديگر مرخصي هاي بدون حقوق يا مزد استفاده مي كنند، درطول مرخصي و به مدت دوسال به حال تعليق در مي آيد.

تبصره – مرخصي تحصيلي براي دو سال ديگر قابل تمديد است .

ماده 17- قرارداد كارگري كه توقيف مي گردد و توقيف وي منتهي به حكم محكوميت نمي شود درمدت توقيف به حال تعليق در مي آيد و كارگر پس از رفع توقيف به كار خود باز مي گردد.

ماده 18- چنانچه توقيف كارگر به سبب شكايت كارفرما باشد و اين توقيف درمراجع حل اختلاف منتهي به حكم محكوميت نگردد، مدت آن جزء سابقه خدمت كارگر محسوب مي شود و كارفرما مكلف است علاوه برجبران ضرر و زيان وارده كه مطابق حكم دادگاه به كارگر مي پردازد، مزد و مزاياي وي را نيز پرداخت نمايد.

تبصره – كارفرما مكلف است تازماني كه تكليف كارگر ازطرف مراجع مذكور مشخص نشده باشد، براي رفع احتياجات خانواده وي، حداقل پنجاه درصد از حقوق ماهيانه او را به طور علي الحساب به خانواده اش پرداخت نمايد.

ماده 19- در دوران خدمت نظام وظيفه قرارداد كار به حالت تعليق درمي آيد، ولي كارگر بايد حداكثر تا دوماه پس از پايان خدمت به كارسابق خود برگردد و چنانچه شغل وي حذف شده باشد درشغلي مشابه آن به كار مشغول مي شود.

ماده 20- درهريك از موارد مذكور درمواد 15، 16، 17 و 19 چنانچه كارفرما پس از رفع حالت تعليق از پذيرفتن كارگر خودداري كند، اين عمل درحكم اخراج غيرقانوني محسوب مي شود و كارگرحق دارد ظرف مدت 30 روز به هيات تشخيص مراجعه نمايد(درصورتيكه كارگر عذر موجه نداشته باشد) و هرگاه كارفرما نتواند ثابت كند كه نپذيرفتن كارگر مستند به دلايل موجه بوده است، به تشخيص هيات مزبور مكلف به بازگرداندن كارگر به كار و پرداخت حقوق يا مزد وي ازتاريخ مراجعه به كارگاه مي باشد واگر بتواند آنرا اثبات كند به ازاء هر سال سابقه كار 45 روز آخرين مزد به وي پرداخت نمايد.

تبصره –چنانچه كارگر بدون عذر موجه حداكثر 30 روز پس از رفع حالت تعليق، آمادگي خود را براي انجام كار به كارفرما اعلام نكند و يا پس از مراجعه و استنكاف كارفرما، به هيات تشخيص مراجعه ننمايد، مستعفي شناخته مي شود كه دراين صورت كارگر مشمول اخذ حق سنوات بازاء هرسال يكماه آخرين حقوق خواهد بود.

خاتمه قرارداد كار

ماده 21قرارداد كار به يكي ازطرق زير خاتمه مي يابد:

الف- فوت كارگر

ب– بازنشستگي كارگر

ج- ازكارافتادگي كلي كارگر

د- انقضاء مدت درقراردادهاي كار با مدت موقت وعدم تجديد صريح يا ضمني آن

هـ- پايان كار درقراردادهائي كه مربوط به كارمعين است.

و- استعفاي كارگر.

تبصره- كارگري كه استعفا مي كند موظف است يكماه به كارخود ادامه داده و بدواً استعفاي خود راكتباً به كارفرما اطلاع دهد و در صورتيكه حداكثر ظرف مدت 15 روز انصراف خود را كتباً به كارفرما اعلام نمايد استعفاي وي منتفي تلقي مي شود و كارگر موظف است رونوشت استعفا و انصراف ازآن را به شوراي اسلامي كارگاه و يا انجمن صنفي و يا نماينده كارگران تحويل دهد.

ماده 22-درپايان كار، كليه مطالباتي كه ناشي ازقرارداد كار و مربوط به دوره اشتغال كارگر درموارد فوق است، به كارگر و در صورت فوت او به وارث قانوني وي پرداخت خواهد شد.

تبصره – تا تعيين تكليف وارث قانوني وانجام مراحل اداري و برقراري مستمري توسط سازمان تامين اجتماعي، اين سازمان موظف است نسب به پرداخت حقوق متوفي به ميزان آخرين حقوق دريافتي، به طور علي الحساب و به مدت سه ماه به عائله تحت تكفل وي اقدام نمايد.

ماده 23- كارگر ازلحاظ دريافت حقوق يا مستمري هاي ناشي ازفوت، بيماري، بازنشستگي، بيكاري، تعليق، از كارافتادگي كلي و جزئي و يا مقررات حمايتي و شرايط مربوط به آنها تابع قانون تامين اجتماعي خواهد بود.

ماده 24-درصورت خاتمه قرارداد كار، كارمعين يا مدت موقت، كارفرما مكلف است به كارگري كه مطابق قرارداد، يكسال يا بيشتر، به كار اشتغال داشته است براي هرسال سابقه، اعم از متوالي يا متناوب براساس آخرين حقوق مبلغي معادل يكماه حقوق به عنوان مزاياي پايان كار به وي پرداخت نمايد.

ماده 25- هرگاه قرارداد كار براي مدت موقت و يا براي انجام كارمعين، منعقد شده باشد هيچيك ازطرفين به تنهائي حق فسخ آنرا ندارد.

تبصره –رسيدگي به اختلافات ناشي از نوع اين قراردادها درصلاحيت هيات هاي تشخيص و حل اختلاف است.

ماده 26- هرنوع تغيير عمده در شرايط كاركه برخلاف عرف معمول كارگاه و يا محل كارباشد پس از اعلام موافقت كتبي اداره كار و امور اجتماعي محل، قابل اجراست.

ماده 27- هرگاه كارگر درانجام وظائف محوله قصور ورزد و يا آئين نامه هاي انضباطي كارگاه را پس ازتذكرات كتبي، نقض نمايد كارفرما حق دارد درصورت اعلام نظر مثبت شوراي اسلامي كار علاوه بر مطالبات وحقوق معوقه به نسبت هرسال سابقه كار معادل يكماه آخرين حقوق كارگر را به عنوان «حق سنوات » به وي پرداخته و قرارداد كار را فسخ نمايد.

در واحدهائي كه فاقد شوراي اسلامي كار هستند نظر مثبت انجمن صنفي لازم است . درهرمورد از موارد ياد شده اگرمساله با توافق حل نشد به هيات تشخيص ارجاع و درصورت عدم حل اختلاف ازطريق هيات حل اختلاف رسيدگي و اقدام خواهد شد. درمدت رسيدگي مراجع حل اختلاف، قرارداد كار به حالت تعليق درمي آيد.

تبصره 1- كارگاههائي كه مشمول قانون شوراي اسلامي كارنبوده و يا شوراي اسلامي كار و يا انجمن صنفي درآن تشكيل نگرديده باشد يا فاقد نماينده كارگر باشند اعلام نظر مثبت هيات تشخيص ( موضوع ماده 185 اين قانون ) درفسخ قرارداد كار الزامي است.

تبصره 2- موارد قصور و دستورالعملها و آئين نامه هاي انضباطي كارگاهها به موجب مقرراتي است كه با پيشنهاد شورايعالي كار به تصويب وزير كار و امور اجتماعي خواهد رسيد.

ماده 28- نمايندگان قانوني كارگران واعضاي شوراهاي اسلامي كار و همچنين داوطلبـــان واجــــــــد شرايــــــط نمايندگـــــي كارگران و شوراهـاي اسلامــــي كـــــار، درمراحــــل انتخـــــاب ،

قبل از اعلام نظر قطعي هيات تشخيص(موضوع ماده 22 قانون شوراهاي اسلامي كار) و راي هيات حل اختلاف، كماكان به فعاليت خود درهمان واحد ادامه داده ومانند ساير كارگران مشغول كار و همچنين انجام وظايف و امور محوله خواهند بود.

تبصره 1هيات تشخيص و هيات حل اختلاف پس از دريافت شكايت درمورد اختلاف فيمابين نماينده يا نمايندگان قانوني كارگران و كارفرما، فوراً و خارج از نوبت به موضوع رسيدگي و نظرنهائي خود را اعلام خواهند داشت. درهرصورت هيات حل اختلاف موظف است حداكثرظرف مدت يكماه ازتاريخ دريافت شكايت به موضوع رسيدگي نمايد.

تبصره 2- دركارگاههائي كه شوراي اسلامي كار تشكيل نگرديده و يا درمناطقي كه هيات تشخيص (موضوع ماده 22 قانون شوراهاي اسلامي كار) تشكيل نشده و يا اينكه كارگاه مورد نظر مشمول قانون شوراهاي اسلامي كارنمي باشد، نمايندگان كارگران و يا نمايندگان انجمن صنفي، قبل ازاعلام نظر قطعي هيات تشخيص(موضوع ماده 22 قانون شوراهاي اسلامي كار) و راي نهائي هيات حـل اختلاف كما كان به فعاليت خود درهمان واحد ادامه داده و مشغول كار و همچنين انجام وظايف وامور محوله خواهند بود.

جبران خسارت و پرداخت مزاياي پايان كار

ماده 29- درصورتيكه بنا به تشخيص هيات حل اختلاف كارفرما، موجب تعليق قرارداد از ناحيه كارگر شناخته شود كارگر استحقاق دريافت خسارت ناشي از تعليق را خواهد داشت و كارفرما مكلف است كارگر تعليقي از كار را به كار سابق وي باز گرداند.

ماده 30- چنانچه كارگاه بر اثر قوه قهريه( زلزله، سيل وامثال اينها) و يا حوادث غيرقابل پيش بيني ( جنگ و نظايرآن ) تعطيل گردد و كارگران آن بيكار شوند پس ازفعاليت مجدد كارگاه، كارفرما مكلف است كارگران بيكار شده را در همان واحد بازسازي شده و مشاغلي كه درآن بوجود مي آيد به كار اصلي بگمارد.

تبصره – دولت مكلف است باتوجه به اصل بيست و نهم قانون اساسي و با استفاده از درآمدهاي عمومي و درآمدهاي حاصل از مشاركت مردم و نيز از طريق ايجاد صندوق بيمه بيكاري نسبت به تامين معاش كارگران بيكار شده كارگاههاي موضوع ماده 4 اين قانون و با توجه به بند 2 اصل چهل و سوم قانون اساسي امكانات لازم را براي اشتغال مجدد آنان فراهم نمايد.

ماده 31- چنانچه خاتمه قرارداد كار به لحاظ از كارافتادگي كلي و يا بازنشستگي كارگر باشد، كارفرما بايد براساس آخرين مزد كارگر به نسبت هر سال سابقه خدمت حقوقي به ميزان 30 روز مزد به وي پرداخت نمايد.

اين وجه علاوه بر مستمري از كارافتادگي و يا بازنشستگي كارگراست كه توسط سازمان تامين اجتماعي پرداخت مي شود.

ماده 32- اگرخاتمه قرارداد كار در نتيجه، كاهش توانائيهاي جسمي و فكري ناشي از كار كارگر باشد (بنا به تشخيص كميسيون پزشكي سازمان بهداشت و درمان منطقه با معرفي شوراي اسلامي كار و يا نمايندگان قانوني كارگر) كارفرما مكلف است به نسبت هرسال سابقه خدمت، معادل دو ماه آخرين حقوق به وي پرداخت نمايد.

ماده 33- تشخيص موارد از كار افتادگي كلي و جزئي و يا بيماريهاي ناشي از كار يا ناشي ازغير كار و فوت كارگر و ميزان قصور كارفرما در انجام وظايف محوله قانوني كه منجر به خاتمه قرارداد كار مي شود، بر اساس ضوابطي خواهد بود كه به پيشنهاد وزير كار و امور اجتماعي به تصويب هيات وزيران خواهد رسيد.

سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور – وزارت كار و امور اجتماعي-وزارت امور اقتصادي و دارايي وزارت رفاه و تأمين اجتماعي

هيئت وزيران در جلسه مورخ 7/12/1384 بنا به پيشنهاد مشترك وزارتخانه هاي امور اقتصادي و دارايي ، كار و امور اجتماعي و سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور و به استناد اصل يكصد و سي و هشتم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران تصويب نمود:

1-هرگونه به كارگيري نيروي انساني براي انجام وظايف و فعاليتهاي كارشناسي ، كمك كارشناسي و تخصصي از طريق شركتهاي طرف قرارداد و ساير تشكلهاي حقوقي غير دولتي به طور تمام وقت يا پاره وقت در دستگاه هاي اجرايي تا تاريخ 1/7/1385 فقط تا سقف قراردادها و اعتبارات سال 1384 و در چارچوب اعتبارات مصوب سال 1385 مجاز و از تاريخ مذكور كلاً ممنوع مي باشد. افرادي كه قبل از ابلاغ اين تصويب نامه در مشاغل مذكور از طريق شركتهاي طرف قرارداد و يا ساير تشكلهاي حقوقي غير دولتي به طور تمام وقت به كار گرفته شده اند، مشروط به دارا بودن شرايط قانوني براي استخدام و احراز صلاحيتهاي عمومي بر اساس قانون تسري قانون گزينش معلمان و كاركنان آموزش و پرورش به كاركنان ساير وزارتخانه ها و سازمانها و مؤسسات و شركتهاي دولتي- مصوب 1375- با اولويت مناطق محروم و كمتر توسعه يافته و مناطق روستايي، از محل مجوزها و سهميه هاي استخدامي برنامه چهارم توسعه موضوع تصويب نامه شماره 25526/ت 32964 ه مورخ11/5/1384 در اولويت استخدام قرار دارند. شركتهاي دولتي براساس فرآيند مذكور در ماده 9 تصويب نامه ياد شده و با اخذ مجوز از هيئت وزيران ملزم به رعايت مفاد اين بند مي باشند.

2- سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور موظف است تا پايان خرداد 1385 نسبت به تنظيم طرح طبقه بندي آن دسته از مشاغلي كه ضرورتاً براي انجام فعاليتها و وظايف اصلي دستگاه ها نياز به كاركنان تمام وقت از قبيل مسئول دفتر ، امور دفتري و ماشين نويسي، نگهباني و سرايداري، بهداشتي درماني، فرهنگي، آموزشي، فني و عمراني، حسابداري و راننده مقامات موضوع تبصره 2 ماده 1 قانون نظام هماهنگ پرداخت كاركنان دولت و همترازان آنان مي باشد اقدام و پستهاي سازماني مورد نياز دستگاههاي مشمول ماده 145 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران- مصوب 1383- را در قالب استانداردها و نرمهاي قانوني و با رعايت قوانين و مقررات مربوط و پيشنهاد دستگاه هاي ذي ربط تهيه و به هيئت وزيران پيشنهاد نمايد.

تبصره 1- در صورت عدم امكان استخدام افراد واجد شرايط موضوع بند 1 به كارگيري افراد مذكور در چارچوب مقررات مندرج در آيين نامه استخدام پيماني و اصلاحات بعدي آن- مصوب 1368- و حداكثر براي مدت يك سال براي هر دوره و افراد بند 2 به صورت قرارداد انجام كار معين و با تأييد معاون اول رييس جمهور امكان پذير است.

تبصره2سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور مكلف است تا سقف تعداد نيروهاي موضوع بند 1 كه موفق به استخدام نشده اند، با اعلام بالاترين مقام دستگاه اجرايي ذيربط پست سازماني موقت ايجاد نمايد.

3-سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور مكلف است با همكاري وزارتخانه هاي كار و امور اجتماعي، امور اقتصادي و دارايي و رفاه و تأمين اجتماعي و ساير دستگاه هاي ذيربط در مورد كارگران شركتهايي كه در طبخ و توزيع غذا، امور حمل و نقل، خدمات فضاي سبز، تعمير و نگهداري ساختمان، تأسيسات و ساير خدمات عمومي انجام وظيفه مي نمايند، نسبت به ساماندهي و تنظيم نمونه قراردادهاي پيمانكاري انجام كار دستگاه هاي دولتي در قالب تصويب نامه شماره 38326/ت 27506ه مورخ 5/9/1381 براساس نوع فعاليت، حجم كار، قيمت هر واحد كار و قيمت كل كار شامل هزينه هاي پرسنلي، مواد مصرفي و تجهيزات، سهم و هزينه مديريت از طريق برگزاري مناقصه اقدام نمايند.

تبصره- دستگاه هاي اجرايي، شهرداريها و ساير مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي مكلفند فعاليت موضوع اين بند را به شركتهاي خدماتي داراي رتبه بندي و طرح طبقه بندي مشاغل كارگري مورد تأييد وزارت كار و امور اجتماعي واگذار نمايند.

4-وجوه مربوط به حقوق، مزايا، حق الزحمه، پاداش و ساير پرداختهاي قانوني كاركنان پيمانكاران طرف قرارداد (مطابق ليست تنظيمي پيمانكار) به حساب بانكي كه در يكي از بانكها با امضاي مشترك نماينده دستگاه اجرايي و نماينده پيمانكار طرف قرارداد افتتاح مي گردد، واريز خواهد شد. پرداخت از حساب مذكور صرفاً براي واريز خالص حقوق و مزاياي كاركنان ذيربط و واريز كسور قانوني ليستهاي مربوط شامل مالياتف بيمه و غيره خواهد بود.

تبصره1- پيمانكار موظف به دريافت رسيد حق بيمه و مالياتهاي پرداختي از حساب مزبور از واحدهاي مربوط سازمان تأمين اجتماعي و ارايه آن به دستگاه اجرايي از پايان ماه بعد خواهد بود.

تبصره2- موضوع افتتاح حساب مشترك و چگونگي واريز حقوق و مزاياي كاركنان از آن به شرح بند 4 و تبصره1 آن بايد به عنوان يك بند در قرارداد مربوط درج گردد.

تبصره3- دستگاه هاي اجرايي، شهرداريها و مؤسسات و نهادهاي غير دولتي موظفند به صورت مستمر بررسيهاي لازم را توسط واحدهاي ذيربط و ساير عوامل انجام و در صورت مشاهده هرگونه تخلف نسبت به استيفاي حقوق از دست رفته كاركنان اقدام و گزارش آن را به وزارت كار و امور اجتماعي منعكس نمايند. درصورت تأييد تخلف توسط وزارت كار و امور اجتماعي، دستگاه موظف است حسب اعلام وزارتخانه ياد شده با رعايت قوانين و مقررات نسبت به لغو قرارداد اقدام نمايد و پس از آن عقد هرگونه قرارداد توسط دستگاه هاي موضوع اين بند با شركت ياد شده ممنوع مي باشد.

تبصره4- كليه تعهدات پرسنلي مربوط به قانون كار به عهده پيمانكار مي باشد و دستگاه هاي اجرايي جز در اجراي تبصره 1 ماده 13 قانون كار هيچگونه تعهدي در اين زمينه نخواهند داشت.

تبصره5- در صورتي كه دستگاه اجرايي متوجه تخلف شركت پيمانكار شود، پرداختي به كاركنان را از محل مبلغ قرارداد از طريق ذيحساب يا مسئول امور مالي حسب مورد انجام خواهد داد و متناسباً هزينه هاي مديريتي پيمانكار كاهش خواهد يافت. احكام مندرج در اين تبصره عيناً به عنوان يك بند در قرارداد مربوط درج مي گردد.

5- سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور و وزارت كار و امور اجتماعي موظفند حداكثر تا پايان خرداد 1385 تمام استانداردهاي مربوط به نوع و حجم كار و قيمت پايه را تعيين و ابلاغ و دستورالعمل و فرمهاي قرارداد علاوه بر رعايت استانداردهاي نوع و حجم كار، نرمها و استاندارد حقوق مديريتي شركتها (سهم و هزينه مديريت) را تعيين و اعلام نمايند.

تبصره- حداكثر مبلغ سهم و هزينه مديريت در تنظيم قيمت پايه پنج درصد مبلغ كل قرارداد مي باشد كه با تشخيص بالاترين مقام دستگاه تا ده درصد قابل افزايش است.

6- اجراي اين تصويب نامه نبايد موجب افزايش هزينه ها از سقف اعتبارات مربوط گردد.

7-كليه دستگاه هاي اجرايي، شهرداريها و موسسات و نهادهاي غير دولتي موظفند با اعلام وزارت كار و امور اجتماعي مبني بر عدم رعايت پرداختهاي قانوني و حقوق حقه كارگران، با رعايت مقررات مربوط نسبت به لغو قراردادهاي مربوط اقدام نمايند.

8-وزارت كار و امور اجتماعي مسئول نظارت بر اجراي اين تصويب نامه در سطح كشور بوده و بالاترين مقام مسئول و ذيحسابان يا مسئولان امورمالي واحدهاي ذيربط حسب مورد مستقر در واحدها، مسئول حسن اجراي اين تصويب نامه در دستگاه مربوط مي باشند.

9- كليه دستگاه هاي اجرايي موضوع ماده 160 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مشمول اين تصويب نامه مي باشند.

 

 

ورشكستگي

۱۱ بازديد

ورشكستگي

اقسام ورشكستگي

با توجه به قانون تجارت ۳ نوع ورشكستگي وجود دارد:

  • ورشكستگي عادي كه در آن، تاجر بر اثر عوامل خارجي يا حوادث غيرمترقبه، بدون تقصير يا تقلب، متوقف شود.
  • ورشكستگي به تقصير كه به واسطه تقصير و خطاي تاجر حاصل مي‌شود و از جمله جرايم غيرعمدي است.
  • ورشكستگي به تقلب كه در اين حالت، تاجر به دليل سوء نيت و حيله و تقلبي كه به كار برده است مجرم شناخته مي‌شود و به استناد قانون تجارت، براي تعيين مجازات ورشكسته به تقلب، بايد به قانون جزا مراجعه كنيم.

گر تاجر، اعم از آنكه شخص حقيقي باشد يا شخص حقوقي ( شركت تجاري ) ، در تاديه وجوهي كه بر عهده اوست، دچار توقف گردد و به واسطه اين توقف، و به منظور حفظ حقوق طلبكارانش از تصرف در اموال خود ممنوع مي گردد، به چنين حالتي كه تاجر از تصرف در اموال خود منع مي گردد، ورشكستگي گويند. پس از صدور حكم ورشكستگي، قواعد خاص ورشكستگي، بر اموال و مطالبات و ديون تاجر ورشكسته و تصفيه ديون او حكومت مي نمايد. ( م 412 ق. ت )
در مورد حكم ورشكستگي توجه داشته باشيد كه : ( م 412 ق. ت )

  •  اين حكم فقط در مورد تجار صادر مي گردد و در مورد اشخاص غيرتاجر موضوعيت ندارد.
  • در مورد تاجر، حكم اعسار صادر نمي گردد و فقط مي توان حكم ورشكستگي صادر نمود.
  • حكم ورشكستگي به واسطه توقف تاجر در تاديه ديون حاصل مي شود، اعم از آنكه تاجر حقيقتاَ از تاديه ديون خود عاجز باشد، يا نباشد.
  • حكم ورشكستگي به واسطه توقف تاجر در تاديه ديون حاصل مي شود، اعم از آنكه اين ديون مربوط به معاملات تجاري او، يا مربوط به معاملات غيرتجاري او باشد.
  • حكم ورشكستگي به واسطه توقف در تاديه ديون پولي تاجر ( وجوهي ) كه بر عهده اوست، حاصل مي شود و در صورت توقف در اجراي سائر تعهدات غيرپولي، حكم ورشكستگي او صادر نمي شود.
  • دعواي ورشكستگي ، يك دعواي غيرمالي است ، چرا كه هدف مستقيم آن كسب مال نيست. و اگر اثر مالي در تقسيم اموال تاجر ورشكسته بين غرماء داشته باشد، اين اثر مستقيم نيست بلكه فرعي و ثانوي است.

متقاضيان حكم ورشكستگي :
حكم ورشكستگي تاجر بنا بر تقاضاي يكي از اشخاص ذيل صادر مي گردد : ( م 415 ق. ت )

  • برحسب اظهار خود تاجر
  •  به موجب تقاضاي يك يا چند نفر از طلبكارها
  • بر حسب تقاضاي مدعي العموم ( در حال حاضر منظور از مدعي العموم، همان دادستان است ).

تكليف تاجر در اعلام ورشكستگي :

نه تنها تاجر متوقف مي تواند درخواست صدور حكم ورشكستگي خود را از دادگاه بنمايد، بلكه ملزم است ظرف 3 روز از تاريخ توقف در تاديه ديونش، توقف خود را به دادگاه عمومي محل اقامت خود اظهار نمايد. در اين صورت او بايد 1/ صورت حساب دارائي و 2/ كليه دفاتر تجاري خود را به دفتر محكمه مزبور تسليم نمايد. ( ماده 413 ق. ت ) صورت حساب دارايي هاي تاجر ورشكسته بايد حاوي مفاد ذيل باشد : ( ماده 414 ق. ت )

  • تعداد و تقويم كليه اموال منقول و غيرمنقول تاجر متوقف به طور مشروح
  • صورت كليه قروض و مطالبات
  • صورت نفع و ضرر و صورت مخارج شخصي
  • در صورت توقف شركت هاي تضامني، مختلط يا نسبي ، اسامي و اقامتگاه كليه شركاء ضامن نيز بايد ضميمه شود.
    سوال : آيا مي توان بعد از فوت تاجر، حكم ورشكستگي او را صادر نمود ؟
    در اين مورد ماده 412 ق. ت بيان مي دارد : ” حكم ورشكستگي تاجري را كه حين الفوت در حال توقف بوده تا يك سال بعد از مرگ او نيز مي توان صادر نمود ” اما در حال حاضر چندان نيازي به اين عمل نمي باشد، چرا كه بنا بر ماده 274 قانون امور حسبي، اگر متوفي تاجر باشد، تصفيه تركه او در هر صورت تابع مقررات تصفيه امور ورشكستگي است.
    سوال : مخارج تعقيب تاجر ورشكسته به تقصير يا تقلب بر چه كسي تحميل مي گردد ؟

  • مخارج تعقيب به شرح ذيل مي باشد :
  • در صورت راي به محكوميت تاجر : مخارج تعقيب بر عهده دولت است كه بعداَ از اموال تاجر وصول مي گردد. ( ماده 546 ق. ت )
  • در صورت راي به برائت تاجر :
  • – اگر تعقيب راساَ توسط مدعي العموم صورت گرفته باشد : مخارج بر عهده اوست . ( ماده 545 ق. ت )
  • اگر تعقيب به تقاضاي مدير تصفيه صورت گرفته باشد : مخارج بر عهده هيات طلبكاران است. ( ماده 547 ق. ت )
  • اگر تعقيب به تقاضاي يكي از طلبكاران صورت گرفته باشد : مخارج بر عهده همان شخص است. ( ماده 548 ق. ت )

آثار و نتايج حكم ورشكستگي

به طور خلاصه، آثار ورشكستگي به قرار زير است:

  1. منع مداخله تاجر در اموال خود.
  2. ممنوعيت از مداخله در دعاوي.
  3. بطلان معاملات.
  4. حال شدن ديون مؤجّل.
  5. سقوط حق تعقيب انفرادي بستانكاران.
  6. تاديه و تامين مطالبات.
  7. سلب اعتبار.
  8. محروميت از بعضي حقوق سياسي و اجتماعي.
  9. مجازات ورشكسته در صورت صدور حكم ورشكستگي به تقصير و تقلب. از تاريخ صدور حكم، تاجر ورشكسته از مداخله در تمامي اموال خود حتي آنچه ممكن است در مدت ورشكستگي عايد او شود، ممنوع است.

در تمامي اختيارات و حقوق مالي ورشكسته كه استفاده از آن در تاديه ديون او موثر باشد، مدير تصفيه قائم‌مقام قانوني ورشكسته است و حق دارد به جاي او از اختيارات و حقوق مزبور استفاده كند (ماده ۴۱۸ قانون تجارت). آثار حكم ورشكستگي وقتي ظاهر مي‌شود كه حكم ورشكستگي از دادگاه صلاحيت‌دار صادر شده باشد و برابر ماده ۴۱۹ قانون تجارت، از تاريخ حكم ورشكستگي هر كس در قبال تاجر ورشكسته دعوايي از منقول يا غيرمنقول داشته باشد، بايد بر مدير تصفيه اقامه يا به طرفيت (عليه) او تعقيب كند.

تمامي اقدامات اجرايي نيز مشمول همين دستور خواهد بود. ماده ۴١٨ به طور صريح تاريخ صدور حكم را مبداء سلب مداخله تاجر در تمامي اموال خود تعيين كرده است، روندي كه منطقي نيز به نظر مي‌رسد، زيرا اشخاص طرف معامله تاجر بدون آگاهي از وضع مالي او مبادرت به تنظيم قراردادهايي مي‌كنند و آن را به اجرا مي‌گذارند. حال اگر پس از مدتي چنين قراردادهايي به علت توقف تاجر باطل اعلام شود، اشخاص مذكور كه سوءنيتي نيز نداشته‌اند، متضرر خواهند شد.

 

 

نحوه پر كردن اظهارنامه مالياتي

۲۲ بازديد

نحوه پر كردن اظهارنامه مالياتي

نحوه پر كردن اظهارنامه مالياتي

اظهارنامه مالياتي يكي از تكاليف مالياتي مهم سالانه هر شخص حقيقي يا حقوقي مشمول ماليات هست كه بايد نسبت به تنظيم و ارسال اين اظهارنامه عملكرد مالياتي اقدام كنند.

به طور خلاصه اظهارنامه مالياتي گزارشي هست كه مؤدي مالياتي از طريق اون اطلاعات مربوط به درآمدها، هزينه ها،دارايي ها، بدهي ها، سرمايه، معافيت ها، درآمد مشمول ماليات، ماليات، بخشودگي مالياتي و همچنين اطلاعات هويتي و مكاني و ساير اطلاعات رو به سازمان امور مالياتي اعلام ميكنه.

آيا همه مؤديان مالياتي بايد يه جور اظهارنامه مالياتي ارسال كنند؟

خير،سازمان امور مالياتي براي صاحبان مشاغل و اشخاص حقوقي موضوع قانون ماليات هاي مستقيم، بر اساس نوع و حجم فعاليت نمونه فرمهاي اظهارنامه رو آماده كرده كه توسط مؤديان مالياتي بايد تنظيم و ارسال بشه.

چه كساني بايد نسبت به ارسال اظهارنامه مالياتي اقدام كنند؟

اشخاص حقيقي

طبق ماده ۹۵ قانون مالياتهاي مستقيم همه اشخاص حقيقي يا همون صاحبان مشاغل كه بصورت فردي و يا شراكتي فعاليت مي كنند تكليف سالانه ارسال اظهارنامه عملكرد مالياتي رو به عهده دارند.

اشخاص حقوقي

طبق ماده ۱۱۰ ق م م تمامي اشخاص حقوقي كه در اداره ثبت شركتها به ثبت رسيدن بايد بر اساس قانون براي هرسال مالي اظهارنامه عملكرد مالياتي رو تنظيم و به سازمان امورمالياتي تحويل بدن.

اظهارنامه مالياتي اشخاص حقوقي شامل ترازنامه و حساب سود و زيان طبق نمونه هاي است كه توسط سازمان امور مالياتي تهيه مي شود.

چند نوع اظهارنامه ماليات بر درآمد در حال حاضر وجود دارد؟

براي اشخاص مكلف به تهيه و ارسال اظهارنامه مالياتي نوع اظهارنامه ماليات بر درآمد وجود داره:

۱.اظهارنامه ماليات بردرآمد اشخاص حقوقي (موضوع ماده ۱۱۰ ق م م )كه نسبت به ساير اظهارنامه ها جامع تره

۲.اظهارنامه ماليات بر درآمد اشخاص حقيقي گروه اول طبق آيين نامه اجرايي ماده ۹۵ ق م م

۳.اظهارنامه ماليات بر درآمد اشخاص حقيقي گروه دوم طبق آيين نامه اجرايي ماده ۹۵ ق م م

۴.اظهارنامه ماليات بر درآمد اشخاص حقيقي گروه سوم طبق آيين نامه اجرايي ماده ۹۵ ق م م

۵.اظهارنامه ماليات بر درآمد املاك ويژه اشخاص حقيقي دارنده درآمد املاك ماده ۵۷و۸۰ ق م م

۶.اظهارنامه انحلال طبق ماده ۱۱۴ و۱۱۶ق م م

نحوه پر كردن اظهارنامه مالياتي

  • تحت هيچ عنواني از ارائه اظهار نامه مالياتي خودداري نكنيد.چون 2 نتيجه منفي در پي خواهد داشت:40 درصد از ماليات مشمول را جريمه ميشويم كه به هيچ عنوان هم قابل بخشودگي نيست و دوم اينكه از معافيت مالياتي هم نميتوانيم استفاده كنيم. آخرين مهلت 31 تير ماه سال بعد است .
  • شركتهاي مشمول بند ب ماده 95 قانون مالياتها ، مكلف به داشتن دفتر درآمد و هزينه هستند. اگر اين دفتر را داشته باشند، دارايي مكلف است كه ماليات را از روي دفتر در آمد حساب كند و در غير اينصورت ماليات به صورت علي الراس محاسبه مي شود.
     
  • علي الراس” يعني حوزه مالياتي بر اساس قرائن و شواهدي كه در قانون مشخص شده، در آمد ما را تشخيص مي دهد.به عنوان مثال يكي از اين قرائن دفتر چه مالياتي است .
  • ماليات بر اساس در آمد مودي است. اگر ماليات را غير عادلانه ديديم، حتما اعتراض كنيم. ضمنا اصولا اگر قراردادهاي مجاني را به حوزه مالياتي ارائه، و بگوئيم تمبر غير مالي زده ايم و پرونده ها مجاني بوده اند،بايد قبول كنند.
  • حوزه مالياتي بايد پس از دادن اظهار نامه ظرف يكسال برگ تشخيص صادر كند و قبل از آن يك اعلاميه بدهد به نام بند 2 ماده 97 . كه از مودي اسناد و مدارك لازم ( براي اثبات ميزان ماليات) را پيش از صدور برگ تشخيص اگر لازم باشد مطالبه مي كند. و پس از آن برگ تشخيص را به مودي ابلاغ مي كند و مودي مي تواند ظرف يك ماه به آن اعتراض كند. قبل اعتراض مودي مي تواند با مميز به توافق برسد اگر نه اعتراض رسمي كرده كه به هيات حل اختلاف بدوي مي رود و بعد هم مي رود به هيات تجديد نظر.
    صفحه اول اظهارنامه: مشخصات
    صفحه دوم: مشخصات شريك
    صفحه سوم: در ستون دوم كه امده در آمد و هزينه در قسمت تاريخ مي نويسيم:
    از 1/1/92 تا29/12/92
    بعد در جدول زيري آن در قسمت در آمد حاصل از خدمات : مجموع 5درصدهاي دفترچه تمبر را ضرب در 20 مي كنيم و از سمت راست عدد حاصله را مي نويسيم.
    در قسمت جلوي ساير در آمد ها x: ميتوانيم درآمد هاي حاصل از مشاوره و داوري و .. را كه در دفترچه نيست بياوريم)
    درقسمت كسر شودy : هزينه ها را ميتوان به طور جزئي و مشخص نوشته و يا اينكه در جلوي ساير هزينه ها به صورت عددي كلي نوشت كه مي تواند عملا درصدي از در آمد كل باشد.
    براي هزينه ها ميتوان مبالغي مثل كرايه تاكسي، آبدار خانه، منشي را احتساب كرد. حتي هزينه صندوق حمايت و بيمه هم كه از 5درصد هزينه تمبر كسر ميشود نيز جزء هزينه هاست.)
    در قسمت سود(زيان) ويژه: z= x-y يعني سود يا زيان ويژه برابر است با حاصل كسر هزينه ها از درامد كه در واقع سود ويژه يعني درآمود زائد بر هزينه و زيان ويؤه يعني هزينه زائد بر درآمد.
    صفحه چهارم: در رديف اول(سود يا زيان ويژه منقول) همان عدد به دست امده x-y را مينويسيم. بعد ستون اضافه ميشود خالي ميماند. در ستون كسر ميشود، در جلوي گزينه 4 يعني معافيتها و بخشودگي ها با توجه به جدول معافيتهاي مالياتي مبلغ معافيت مالياتي را جلوي آن مينويسيم.
    در رديف بعدي يعني جمع (مانده درآمد مشمول ماليات): مبلغ سوديا زيان ويژه z را از مبلغ معافيت مالياتي كسر مي كنيم
    كه اگر اين ميزان مثبت بود، بايد بر اساس جدول ماده 131 ماليات را محاسبه كنيم و در قسمت ماليات متعلقه بنويسيم.( كه در صورت مثبت بودن بايد اين مقدار را در هنگام دادن اظهار نامه بپردازيم)
    در رديف بعدي در قسمت ماليات پرداختي بر اساس جدول شماره 4: مجموع هزينه تمبرهار ا مينويسيم. و در نهايت دررديف بعد، يعني مانده ماليات، ماليات متعلقه را از ماليات پرداختي كسر مي كنيم

 

اول شما بايد از سايت اداره مالياتي اظهارنامه را دانلود كنيد ،

1-جدول مشخصات و اطلاعات هويتي : در اين جدول مشخصات شركت رو بايد وارد كنيد .

2-محل مهر و امضاء اظهارنامه : در اين جدول نام دارندگان امضاي مجاز شركت مثلا هيات مديره , حسابدارشركت و مديرعامل و ... نوشته شود .

3- اين جدول توسط اداره امور مالياتي پر مي شود مربوط به شما نيست .

4-جدول مجوز تاسيس و بهره برداري : داخل اين جدول مجوزهايي كه شركت براي فعاليت خود گرفته نوشته مي شود ، اگر مجوزي غير از اين داشت ضميمه اظهارنامه مي كنيم .

5- جدول وضعيت تغييرات سرمايه در طي دوره عملكرد : در اين جدول ميزان سرمايه اول دوره و سرمايه پايان دوره و سرمايه اي كه در طي سال بدست آورديد را ثبت مي كنيد .

6-جدول اسامي مديران و صاحبان امضا مجاز شركت : در اين قسمت نام مديران و صاحبان امضاي مجاز شركت نوشته مي شود ( اگر در طي دوره مديران تغيير كرده باشند در جدول بعدي آورده مي شود )

7-فهرست دفاتر مأخوذه از اداره ثبت شركتها : در اين جدول تعداد دفاتر روزنامه چند جلد ، كه براي شركت لازم است و ما تهيه كرده ايم را ثبت مي كنيم و اينكار الزامي است .

8-جدول محاسبه درآمد مشمول ماليات : در اين جدول سود قبل از كسر ماليات نوشته مي شود .

9-سطر اضافه شود به شرح پيوست : در اين سطر مواردي كه لازم است به سود اضافه شود تا به نوعي در محاسبه درآمد مشمول ماليات منظور گردد مثل هزيته هاي غير قابل قبول ، تعديلات سنواتي سود كه ماليات آن قبلا پرداخت نشده است نوشته مي شود .

10-سطر كسر مي شود : در اين سطر مواردي كه بايد از سود ويژه كسر شود (طبق جدول هاي شماره الف 1تا 3) نوشته مي شود .

11-سطر كسر مي شود وجوه تبصره 5 ماده 105 : در اين سطر مواردي را كه از درآمد مشمول ماليات مي شود كسر كرد (مثلا سه در هزار اتاق بازرگاني) نوشته مي شود .

12-سطر درآمد مشمول ماليات : در اين سطر تفاوت سود ويژه بعلاوه مبالغ اضافه شده بالا مي شود و جمع اين دو منهاي مبالغ كسر شده سطور بالا نوشته مي شود .

13-جدول ماليات اظهار شده : در اين جدول درآمد مشمول ماليات (سطربالا) در 25 درصد (ماليات شركتها طبق ماده 105 قانون ماليات مستقيم) ضرب ، مي شود سطر ماليات متعلق .

14-سطر كسر مي شود معافيت ها و بخشودگي هاي ماليات : توي اين معافيت ها و بخشودگي هاي مالياتي كه درجدول شماره الف 4 وجود دارد نوشته مي شود .

15-سطر ماليات قابل پرداخت : توي اين سطر تفاوت ماليات متعلق با معافيت ها و بخشودگي ها ي مالياتي نوشته مي شود .

16-سطر ماليات پرداخت شده : توي اين سطر ماليات هايي كه قبلا توسط شركت يا اشخاص ثالث بابت عملكرد شركت پرداخت شده نوشته مي شود .

17-سطر مانده ماليات : دراين سطر تفاوت ماليات قابل پرداخت با مالياتي كه اشخاص ثالث و شركت پرداخت كرده اند نوشته مي شود .

18-جدول ماليات پرداختي : دراين جدول سطر 16 (بالا) با ذكر سري و شماره قبض پرداخت ماليات و ... نوشته مي شود .

19-جدول 1 تا 4 : اين جدول ها نيازي به توضيح ندارد ، يا اگر دارد! سطرهاي 10 و 14 كه گفتم بر اساس اين جدولها انتخاب مي شود .

20-جدول ترازنامه : در اين سطر تمام اقلام ترازنامه نوشته مي شود و اگر مورد اضافي يا ريزتر داشت ، ضميمه مي كنيم و مديران شركت بايد براي تاييد آن را با مهر شركت ممهور كنند .

21-جدول حساب عملكرد سود و زيان دراين جدول تمام اطلاعات مربوط به جدول نوشته مي شود و مديران بايد آن را امضا و مهر شركت را براي تاييد آن بزنند .

22-جدول تصميات مجمع عمومي در مورد سود و زيان : در اين جدول تصميماتي كه بابت سود و زيان شركت گرفته شده نوشته مي شود .

23-جدول آخر مربوط به سوالات همراه اظهارنامه است كه بايد پر كنيد .